کلمه جو
صفحه اصلی

طوبی


مترادف طوبی : بهشت، پردیس، جنت، فردوس، خلد، نعیم ، خیر، سعادت، پاک، پاکیزه، نیکو، خوشبو، معطر ، خوشی، خوشا، پاک تر، پاکیزه تر

متضاد طوبی : دوزخ، بدبو

برابر پارسی : خوشی، شادی، درخت بهشتی

فارسی به انگلیسی

name of a tree in paradise, feminine proper name, blessedness, happiness

name of a tree in paradise, blessedness


فرهنگ اسم ها

اسم: طوبی (دختر) (عربی، عبری) (طبیعت، مذهبی و قرآنی) (تلفظ: tubā) (فارسی: طوبي) (انگلیسی: tuba)
معنی: خیر، شادی، سعادت، بهشت، نیکو، پاکیزه، نام درختی در بهشت، ( معرب از عبری )، درختی در بهشت، ( مؤنث اطیب ) به معنی پاکیزه تر، طوبی به صورت شبه جمله ( در عربی ) ( در قدیم ) به معنی خوشا ( برگرفته از قرآن کریم )، و همینطور ( مؤنث اطیب ) به معنی پاکیزه تر

(تلفظ: tubā) (معرب از عبری) خیر ، شادی ، سعادت ، بهشت ؛ درختی در بهشت ؛ و همینطور (مؤنث اطیب) به معنی پاکیزه‌تر ، پاکیزه ، نیکو ؛ طوبی به صورت شبه جمله (در عربی) (در قدیم) به معنی خوشا ، (برگرفته از قرآن کریم) .


مترادف و متضاد

بهشت، پردیس، جنت، فردوس، خلد، نعیم ≠ خیر، سعادت


اسم ≠ دوزخ


۱. بهشت، پردیس، جنت، فردوس، خلد، نعیم ≠ دوزخ
۲. خیر، سعادت
۳. پاک، پاکیزه
۴. نیکو
۵. خوشبو، معطر ≠ بدبو
۶. خوشی
۷. خوشا
۸. پاکتر، پاکیزهتر


فرهنگ فارسی

درختی است در بهشت که گویند بهر خانه از اهل بهشت شاخه ای از آن رسد و میوه های گوناگون و خوشبو دارد .
مونث اطیب، پاکتر، پاکیزه تر، سعادت، خیروخوشی طوبی:بهشت، نام درختی دربهشت، طوبی لک: خوش بحال تو، خوشابحال تو
۱ - خیر سعادت . ۲ - بهشت خلد . ۳ - درخت بهشت .
منسوب به قصر الطوب

فرهنگ معین

(با ) [ ع . ] (ص . ) مؤنث اطیب . پاکیزه ، پاکیزه تر.
( ~ . ) [ معر. ] (اِ. ) ۱ - خیر و خوشی ، سعادت . ۲ - بهشت . ۳ - نام درختی در بهشت .

(با) [ ع . ] (ص .) مؤنث اطیب . پاکیزه ، پاکیزه تر.


( ~ .) [ معر. ] (اِ.) 1 - خیر و خوشی ، سعادت . 2 - بهشت . 3 - نام درختی در بهشت .


لغت نامه دهخدا

طوبی. [ با ] ( ع ص ) ج ِ طیبة. ( منتهی الارب ).

طوبی. [ با / بی ] ( اِخ ) نام درختی است در بهشت. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). نام درختی است در بهشت که بهر خانه از اهل جنت شاخی از آن باشد و میوه های گوناگون و خوشبوئی از آن حاصل آید... و هندیان آن را کلپ برچهه خوانند. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
بباغی در او سایه شاخ طوبی
بباغی در او چشمه آب کوثر.
فرخی.
درختی ساختم مانند طوبی خرم و زیبا
که هر لفظیش دیناریست هر معنیش خرمائی.
ناصرخسرو.
سایه و مایه که دولت را و نعمت را از اوست
از درخت طوبی و از چشمه کوثر گرفت.
مسعودسعد.
نهاد گوئی رضوان بشاهراهش بر
میان هر دو سه گامی نهالی از طوبی.
ابوالفرج رونی.
چو طعنه هاست که اطفال باغ می نزنند
به گونه گونه بلاغت بلوغ طوبی را.
انوری.
تحفه بزم اوست مریم وار
هرچه طوبی به نوبر افشاند.
خاقانی.
فیض هزار کوثر و زین ابر یک سرشک
برگ هزار طوبی و زین باغ یک گیا.
خاقانی.
آن کس که یافت طوبی و طرف ریاض خلد
طرفه بود که چشم به طرفا برافکند.
خاقانی.
بر آتش هرکه مدح تو خواند
جز طوبی و ضیمران ندیده ست.
خاقانی.
هر جا که عدل سایه کند رخت دین بنه
کاین سایبان ز طوبی اخضر نکوتر است.
خاقانی.
بی منت نامیه درختت
افراخته تر ز شاخ طوبی.
سیف اسفرنگی.
صاحب آنندراج گوید: طوبی قامت و طوبی قد از اسمای محبوب است. خواجه آصفی راست :
ز طوبی قامتان بس باشدم سرو خرامانم
چرا قمری صفت هر لحظه بر شاخی دگر باشم.
و نیز آصفی راست :
آصفی طوبی قدان را نشئه ای میشد بلند
التماس جرعه ای زآن مجلس عالی کنم.
|| بهشت به لغت هندیه. ( منتهی الارب ) ( المعرب ). نامی است بهشت را. ( مهذب الاسماء ).

طوبی. [ با ] ( ع ص ) تأنیث اَطیب. پاک. پاکیزه. || رام. || حُسنی ̍. نیکو. || برگزیده. || سُخ. خوش. ( منتخب اللغات ) :
نبید پیش من آمد بشاطی برکه
بخنده گفتم طوبی لمن یری عکه.
منوچهری.
طوبی بر آن قلم که بعنوان نامه بر
بوحرب بختیار محمد کند همی.
منوچهری.
- طوبی لَک َ، طوبی لَک ِ ؛ سُخ تو. خنک تو را. خوش بحال تو. خوشا بحال تو.

طوبی . (ص نسبی ) منسوب به قصر الطوب . (سمعانی ).


طوبی . [ با ] (ع ص ) تأنیث اَطیب . پاک . پاکیزه . || رام . || حُسنی ̍. نیکو. || برگزیده . || سُخ . خوش . (منتخب اللغات ) :
نبید پیش من آمد بشاطی برکه
بخنده گفتم طوبی لمن یری عکه .

منوچهری .


طوبی بر آن قلم که بعنوان نامه بر
بوحرب بختیار محمد کند همی .

منوچهری .


- طوبی لَک َ، طوبی لَک ِ ؛ سُخ تو. خنک تو را. خوش بحال تو. خوشا بحال تو.
- طوبی لکم ، طوبی لکن ؛ سُخ شما را. خنک شما را. خوش بحال شما. خوشا بحال شما.
- طوبی لنا ؛ خنک ما را. خوش بحال ما. خوشا به حال ما.
- طوبی لهم ، طوبی لهن ؛ خنک آنان را. خوش بحال آنان . خوشا بحال آنان :
بخوان تو آیه ٔ طوبی لهم ز حسن مآب .

؟


- طوبی لی ؛ خنک مرا.خوش به حال من . خوشا بحال من .

طوبی . [ با ] (ع ص ) ج ِ طیبة. (منتهی الارب ).


طوبی . [ با / بی ] (اِخ ) نام درختی است در بهشت . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). نام درختی است در بهشت که بهر خانه از اهل جنت شاخی از آن باشد و میوه های گوناگون و خوشبوئی از آن حاصل آید... و هندیان آن را کلپ برچهه خوانند. (غیاث ) (آنندراج ) :
بباغی در او سایه ٔ شاخ طوبی
بباغی در او چشمه ٔ آب کوثر.

فرخی .


درختی ساختم مانند طوبی خرم و زیبا
که هر لفظیش دیناریست هر معنیش خرمائی .

ناصرخسرو.


سایه و مایه که دولت را و نعمت را از اوست
از درخت طوبی و از چشمه ٔ کوثر گرفت .

مسعودسعد.


نهاد گوئی رضوان بشاهراهش بر
میان هر دو سه گامی نهالی از طوبی .

ابوالفرج رونی .


چو طعنه هاست که اطفال باغ می نزنند
به گونه گونه بلاغت بلوغ طوبی را.

انوری .


تحفه ٔ بزم اوست مریم وار
هرچه طوبی به نوبر افشاند.

خاقانی .


فیض هزار کوثر و زین ابر یک سرشک
برگ هزار طوبی و زین باغ یک گیا.

خاقانی .


آن کس که یافت طوبی و طرف ریاض خلد
طرفه بود که چشم به طرفا برافکند.

خاقانی .


بر آتش هرکه مدح تو خواند
جز طوبی و ضیمران ندیده ست .

خاقانی .


هر جا که عدل سایه کند رخت دین بنه
کاین سایبان ز طوبی اخضر نکوتر است .

خاقانی .


بی منت نامیه درختت
افراخته تر ز شاخ طوبی .

سیف اسفرنگی .


صاحب آنندراج گوید: طوبی قامت و طوبی قد از اسمای محبوب است . خواجه آصفی راست :
ز طوبی قامتان بس باشدم سرو خرامانم
چرا قمری صفت هر لحظه بر شاخی دگر باشم .
و نیز آصفی راست :
آصفی طوبی قدان را نشئه ای میشد بلند
التماس جرعه ای زآن مجلس عالی کنم .
|| بهشت به لغت هندیه . (منتهی الارب ) (المعرب ). نامی است بهشت را. (مهذب الاسماء).

فرهنگ عمید

خوشا.
درختی در بهشت: به باغی در او سایهٴ شاخ طوبی / به باغی در او چشمهٴ آب کوثر (فرخی: ۵۴ ).

درختی در بهشت: ◻︎ به ‌باغی در او سایهٴ شاخ طوبی / به باغی در او چشمهٴ آب کوثر (فرخی: ۵۴).


دانشنامه عمومی

طوبی یک منطقهٔ مسکونی در سنگال است که در استان امبکه واقع شده است. طوبی ۵۲۹٬۱۷۶ نفر جمعیت دارد و ۳۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای سنگال

دانشنامه آزاد فارسی

طوبی (عرفان). طُوبی (عرفان)
(در لغت به معنی خوشبو، پاکیزه، نیز نام درختی در بهشت) از اصطلاحات استعاریِ عارفان ایرانی که ریشه در قرآن و سنّت دارد؛ بدین گونه که شجرۀ طوبی، از درختان بهشتی، را استعاره از مقام اُنس و تفرّد به حق دانسته اند، و در معنیِ معلّق بودنِ سالک به شاخسار محبّت حق، و عدم توجّه او به غیر به کار برده اند. از سویی دیگر، گروهی از عارفان، طوبی را محلّ حیات اخروی سالکانی که در حیات دنیوی تنها به حضرت حق توجّه داشته و انیس او بوده اند دانسته اند. ادّعای برخی عارفان مبنی بر این که در شجرۀ طوبی می زیند، کنایه از ورود در همین مقام انس است.

طوبی (قرآن). طُوبی (قرآن)
درختی در بهشت.یک بارواژه طوبی در قرآن درباره مؤمنان نیک کردار آمده است (رعد، ۲۹) برخی این واژه را فعل و برخی اسم، به معنای درختی معجزه آسا، می دانند که در بهشت سایه گستر است. معانی دیگری نیز، همچون خیر و کرامت، بهشت، زندگی خوش، نیکی برای آن ذکر شده است. در روایات اسلامی آن را درختی دانسته اند که خداوند روح خویش را در آن دمیده است و گفته اند که هرچه بهشتیان اراده کنند از این درخت بیرون می آید. هرگاه میوه ای از آن بخواهند شاخه هایش سر فرود می آورند و مؤمنان بی هیچ زحمتی آن را می چینند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در قرآن چنین آمده است چنین آمده است:«طوبی لهم و حسن مآب » «برای آنان که به خدا ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند درخت طوبی و مقام نیکو و بازگشت زیباست.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در تفسیر این آیه فرمود:«طوبی درختی است در بهشت که خداوند از روح خود در آن دمیده است. میوه هایش بر فراز آسمان بهشت آویخته است و شاخه هایش از پشت دیوارهای بهشت دیده می شود. این درخت در خانه من است. دوستداران علی از آن محروم نیستند و دشمنان علی هرگز به آن دست نمی یابند.»
بر اساس روایات طوبی درختی است در بهشت که تنه آن در منزل رسول خدا (ص) و در منزل هر مؤمن شاخه‏ای از آن هست.
و طبق بعضی روایات اصل آن در خانه علی (ع) است. از حضرت صادق نص است طوبی شجرة فی الجنّة، اصلها فی دار امیر المؤمنین و فرعها فی منازل اهل الجنة.



[ویکی شیعه] طوبی (طوبا) یا شجره طوبی نام درختی در بهشت است با ویژگی های خاص. این کلمه یک بار در قرآن آمده است. بر اساس روایات، درخت طوبی یکی از چند چیزی است که خداوند با دست قدرت خویش آن را خلق نموده است، درختی که اصل و ریشه آن در خانه پیامبر(ص) است و شاخه های آن در خانه های مؤمنان.
کلمه طوبی در قرآن مجید یکبار و آنهم در سوره رعد ذکر شده است: الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَاب (رعد/۲۹)
کلمه" طوبی" بر وزن" فُعلی مؤنث اَطیب (پاکیزه تر) است. برخی این کلمه را اصلاً عربی نمی دانند.

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است
طوبی مؤنّث اطیب به معنای پاکیزه، اسم درختی است در بهشت که ریشه آن در خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله است.
در اینجا طوبی به معنای درخت بهشتی مورد نظر است و واژه «طوبی» یک بار در قرآن آمده است.
«اَلَّذینَ ءامَنوا وعَمِلُوا الصّلِحتِ طوبی لَهُم...». (سوره رعد(13)/29)
با توجه به آیه کریمه، این نکات بدست می آید:
فرهنگ قرآن، جلد 19، صص 232-231.

پیشنهاد کاربران

درختی در بهشت

مهربان ، و همیشه خوشحال و شاد

نعمتی بهشتی هم پایه حوض کوثر

پاک . بهشتی

بهشتی

توبا نام خانمی بود در شهر ما که حمام زنانه ای را راه می برد. امروزه جای آنرا مجتمعی مسکونی گرفته است که طبقات آن مانند سقفهای تیرچوبی روستایی، تلپ تلپ صدا می دهد. یکی از دوستانم با شنیدن داستان توبا، نام یکی از ساختمانهای اداری خود را در شهرک غرب تهران توبا گذاشت برج توبا، شاید شنیده یا دیده باشید.

بهشت و زیبایی پاکی و طراوت

عربی است . درختی در بهشت . خوشبو و معطر. پاکدامن و پرهیزکار و

طوبی و طهورا میتواند اسمهای خوب و خاصی برای فرزندان دختر شما باشد.
طوبی لکم

خوشا

اسم زیبایی ست و برای کسانی که دوست دارند اسمشان در قرآن باشد انتخاب این اسم گزینه خوبیست


کلمات دیگر: