برابر پارسی : پرنده
درنا
برابر پارسی : پرنده
فارسی به انگلیسی
crane(bird)
فرهنگ اسم ها
معنی: نام یکی از صورت های فلکی، نام نوعی پرنده، پرنده ی آب چرِ بزرگ، وحشی و حلال گوشت، کلنگ، کُلنگ، پرنده ای بزرگ و وحشی با پاهای بلند و گردن دراز شبیه لک لک که به صورت گروهی پرواز می کند
(تلفظ: dornā) (ترکی) پرندهی آب چرِ بزرگ ، وحشی و حلال گوشت ، کُلنگ .
فرهنگ فارسی
صورت فلکی آسمان نیمکرۀ جنوبی، در همسایگی صورت بزرگ ققنوس، که قدر پرنورترین ستارۀ آن 1/7 است
( اسم ) یکی از پرندگان وحشی حلال گوشت از راسته دراز پایان که در حدود ۱۲ گونه از آن در سراسر زمین میزیند . و آن دارای پاهای بلند و گردن دراز و دم کوتاهست و غالبا کنار آب نشیند . درناها به هنگام پرواز دسته جمعی بشکل مثلث حرکت کنند
نخلستانهای کوچکی است در یمامه و متعلق است به بنی قیس بن ثعلبه قبر اعشی شاعر در همین جاست و آورده اند که نام قدیمی اثافث یمن در دوره جاهلیت درنا بوده است
فرهنگ معین
( ~. ) (اِ. ) فوطه و دستار تافته و به هم پیچیده که بدان کسی را کتک زنند.
(دُ) [ تر. ] (اِ.) پرنده ای وحشی و حلال گوشت ، با پاهای بلند، گردنِ دراز و دُم کوتاه . بیشتر در کنار آب ها می نشیند.
( ~.) (اِ.) فوطه و دستار تافته و به هم پیچیده که بدان کسی را کتک زنند.
لغت نامه دهخدا
درنا. [ دَ ] (اِخ ) گویند بابی است از ابواب فارس در طرف پایین و چندمنزلی حیره . (از معجم البلدان ).
درنا. [ دُ ] (اِ) فوطه ٔ بهم پیچیده و تافته که بدان کسی را کتک زنند. (ناظم الاطباء).
درنا. [ دَ ] (اِخ ) نخلستانهای کوچکی است در یمامه و متعلق است به بنی قیس بن ثعلبة. قبر اعشی شاعر در همین جاست ، و آورده اند که نام قدیمی «اثافث » یمن در دوره ٔ جاهلیت درنا بوده است . (از معجم البلدان ).
درنا. [ دُ] (ترکی ، اِ) اسم ترکی کرکی است . (فهرست مخزن الادویة). یکی از پرندگان وحشی وحلال گوشت ، از راسته ٔ دراز پایان که در حدود 12 گونه از آن در سراسر زمین می زیند، و آن دارای پاهای بلند و گردن دراز و دم کوتاهست و غالباً در کنار آب نشیند. درناها بهنگام پرواز دسته جمعی بشکل مثلث حرکت کنند. غُرنوق . کرکی . کلنگ . و رجوع به کلنگ و کرکی شود.
درنا. [ دُ] ( ترکی ، اِ ) اسم ترکی کرکی است. ( فهرست مخزن الادویة ). یکی از پرندگان وحشی وحلال گوشت ، از راسته دراز پایان که در حدود 12 گونه از آن در سراسر زمین می زیند، و آن دارای پاهای بلند و گردن دراز و دم کوتاهست و غالباً در کنار آب نشیند. درناها بهنگام پرواز دسته جمعی بشکل مثلث حرکت کنند. غُرنوق. کرکی. کلنگ. و رجوع به کلنگ و کرکی شود.
درنا. [ دَ ] ( اِخ ) گویند بابی است از ابواب فارس در طرف پایین و چندمنزلی حیره. ( از معجم البلدان ).
درنا. [ دَ ] ( اِخ ) نخلستانهای کوچکی است در یمامه و متعلق است به بنی قیس بن ثعلبة. قبر اعشی شاعر در همین جاست ، و آورده اند که نام قدیمی «اثافث » یمن در دوره جاهلیت درنا بوده است. ( از معجم البلدان ).
فرهنگ عمید
۲. (نجوم ) از صورت های فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان.
دانشنامه عمومی
درناهای معمولی (Grus)
درناهای بانو (Anthropoides)
درناهای تاج دار (Balearica)
درناهای غبغب دار (Bugeranus)
درناها پرندگانی هستند بزرگ، با پاها و گردن دراز، دم نسبتاً کوتاه، بالهای دراز و منقاری بلند و کلفت، ظاهر شبیه لک لک، شاهپرهای ثانوی داخلی بالهای آن ها خیلی بلند شده، روی دم را می پوشاند. در پرواز گردن وپاهای خودرا کشیده نگه می دارد. گله های آن ها هنگام مهاجرت دریک خط به شکل هفت پرواز می کنند. نر وماده آن ها همشکل هستند. روی زمین آشیانه می سازند. این پرنده را در هنگام پرواز می توان از مرغ ماهیخوار، حواصیل تشخیص داد. بزرگ ترین درنا در آمریکای شمالی بسر می برد. این پرنده حدود ۵/۱ طول دارد وبلندی قامتش از ۵/۱ تا ۲/۱ می باشد. بالهای گسترده اش از ۸/۱ تا ۲ متر است. بالهایش سفید باخط سیاه می باشد. درناها، زمستانها را در جاهای گرم وتابستانها را در نواحی سرد می گذرانند.
درناها، گیاهان کوچک، حشره، قورباغه ها، کرم ها، خزندگان وماهیان کوچک، وتخم جانوران آبی را می خورند.
گروه های درناها هنگام فصل جفت گیری، گرد می آیند و به رقص می پردازند. درناها هنگام رقص با هیجان می رقصند. در اوقات دیگر درناها روی یک پا می ایستند. این پرنده دربوته زارها یا مردابها بسر می برند. هر درنای ماده در فصل یک تخم می گذارد.
فهرست شهرهای ایتالیا
درنا ۸٫۴ کیلومترمربع مساحت و ۴۷۶ نفر جمعیت دارد.
دانشنامه آزاد فارسی
دُرْنا
دُرْنا
پرنده ای بزرگ، درازپا و گروه زی، از تیرۀ درناها، راستۀ درناسانان. پاها و گردنی بلند، بال هایی کوتاه و قوی، سری بدون پر یا با پرهای آویخته، و پاهایی بدون پردۀ بین انگشتان دارد. انگشت عقبی اش خیلی بالا آمده، و دارای ناخن تیزی است. درناها ساکن تالاب ها و دشت هایند و از گیاهان، و نیز حشرات و جانوران کوچک تغذیه می کنند. این پرندگان به خوبی پرواز می کنند و معمولاً مهاجرند. مراسم جفت گیری آن ها شامل رقص های پرهیجانی همراه با جهش است. درناها در همۀ نواحی دنیا، جز امریکای جنوبی، یافت می شوند. درنای معمولی، Grusgrus، هنوز به تعداد زیاد در بسیاری از نقاط اروپا، و زمستان ها در افریقا و هندوستان یافت می شود. قد این پرنده بیش از یک متر است. پر و بال پرندۀ بالغ به رنگ خاکستری است و به تنوع سیاه و سفید، و دارای لکه هایی قرمز روی پوست بدون پوشش سر و گردن اش است. درناها بر اثر شکار و کاهش زمین های باتلاقی آسیب دیده اند. در ۱۹۴۴، جمعیت درنای جیغ کش امریکای شمالی Grus americana در طبیعت به ۲۱ قطعه کاهش یافت. با حفاظت دقیق و حساب شده، اکنون تعداد آن ها به حدود ۲۰۰ قطعه افزایش یافته است. قد درنای تپه شنی (درنای شنی) امریکای شمالی، Grus canadensis، به یک متر می رسد و دارای پر و بال خاکستری فام، با لکه هایی قرمز روی سرش است. این درنا زمستان ها را در مکزیک سپری می کند و تولید مثل آن در منتهی الیه شمال امریکای شمالی صورت می گیرد. درنای افریقایی Anthropoides virgo در اروپای شرقی و شمال آسیا تولید مثل، و زمستان ها را در افریقا و جنوب آسیا سپری می کند. درنای سیبریایی یا درنای سفید، Grus leucogeranus، که درکل فقط دو جمعیت وحشی متشکل از حدود ۳هزار پرنده است، از پرندگان مهاجری است که به شدت در معرض انقراض اند. از جنس Grus در ایران سه گونه شناسایی شده است که عبارت اند از درنای سفید Grus Leucogeranus، درنای کوچک Grus virgo، و درنای معمولی Grus grus.
(یا: کرکی) صورت فلکی چشم گیر نیمکرۀ جنوبی آسمان، به صورت دُرنا.
فرهنگستان زبان و ادب
گویش مازنی
شلاقی پارچه ای که به مانند گیسو به هم بافته شده باشد
درنااز پرندگان دریایی
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
از جمله در ( مروارید ) نا ( تشبیه ) =مانند مروارید
درنا البته نام پرنده هم هست
درنا در ترکی هم استفاده میشه.
درنا در لری به صورت درینا گفته میشه که احتمال دری اشاره و تشبیهی است به مرغ شب خوان و نا هم پشوند تشبیه آن.
درنا. [ دُ] ( ترکی، اِ ) اسم ترکی کرکی است. ( فهرست مخزن الادویة ) . یکی از پرندگان وحشی وحلال گوشت، از راسته ٔ دراز پایان که در حدود 12 گونه از آن در سراسر زمین می زیند، و آن دارای پاهای بلند و گردن دراز و دم کوتاهست و غالباً در کنار آب نشیند. درناها بهنگام پرواز دسته جمعی بشکل مثلث حرکت کنند. غُرنوق. کرکی. کلنگ. و رجوع به کلنگ و کرکی شود.
دورنا یا تورنا [Turna, Durna]: دیوان لغات الترک صفحه ۵۴۰
از ریشه دور یا تور در ترکی در معنای ایستا و صاف و دراز است. واین به خاطر دراز بودن این پرنده است، پاها و گردن درازی دارد.
در زبان ترکی جایگزینی حروف "ت، د" متداول است. مثل: "تشک، دشک/ تگمه، دگمه و. . . "
استادان لغت و زبان دوباره در بخش نظرات کارگاه کلمه سازی راه انداختند و از این کلمه مروارید ناسفته و فلان درست کرده اند این کلمه با لفظ ضمه هیچ معنی در فارسی و در عربی و. . . به غیر از آنکه خود دهخدا عنوان کرده ندارد
( درنا. [ دُ ] ( اِ ) فوطه ٔ بهم پیچیده و تافته که بدان کسی را کتک زنند. ( ناظم الاطباء ) .
یکی هم این بالا نوشته در ترکی هم استفاده میشه خجالت بکشید واقعا، توو روز روشن وقتی دهخدا و لغتنامه ها نوشته اند ترکی، دارید واژه دزدی میکنید.
لطفا " دُر، مُر" ازش نسازید. دُر= ( مروارید ) یک واژه عربیه و هیچ ربطی به این واژه نداره.