معنی: مقدس، پاک، راست گفتار، درست کردار، نام پهلوان ایرانی، ارتا ( به فتح الف ) در اوستا به معنای مقدس آمده است
اسم: ارتا (دختر، پسر) (اوستایی، فارسی) (تلفظ: artā) (فارسی: اَرتا) (انگلیسی: arta)
معنی: مقدس، پاک، راستی، درستی
(تلفظ: artā) (اوستایی) مقدس ، پاک ، راستی ، درستی .
ارتا. [ اَ ] (هزوارش ، اِ) بلغت زندو پازند بوم و زمین را گویند. (برهان قاطع). ارض .
ارتا. [ اَ ] (اِخ ) شهریست واقع در شمال غربی جزیره ٔ میورقه . سکنه ٔ آن قریب 8000 تن و شغل ایشان نسج کتان و دباغت و صید ماهی و داد و ستد میوه است و در آن غاریست دارای سردابهای غریب . (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
ارتا. [ اَ ] (اِخ ) شهریست بترکیه ٔ اروپا واقع بمسافت 42 میلی جنوب یانیه ، در کنار نهر ارتای یسری و آنجا پلی است زیبا در حدود 300 ذراع و سکنه ٔ آن قریب 7000 و اکثر یونانی اند و در آن آثار حصن های یونانیان قدیم باقی است و دارای کارخانه های منسوجات و غیرهاست . (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
ارتا. [ اَ رَ ] (اِخ ) یکی از نواحی طبرستان مستقرّ ابوخزیمه . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 165).
ارتا. [ اُ ] (اِخ ) شهریست به ایطالیای علیا در مقاطعه ٔ نُوارِز، موقع آن بمسافت 25 میلی شمال شمال غربی نوارز بساحل دریاچه ٔ ارتای غربی . (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
ارتا. [ اَ ] (اِخ ) نام خلیجی است از بحرالیونان و نیز قسمتی از حدود شمالیه ٔ یونان ، بین 39 درجه عرض شمالی و 21 درجه ٔ طول شرقی و طول آن از شمال غربی بجنوب شرقی 25 میل و عرض آن از 4 تا 10 میل است . (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
ارتا. [ اَ ] (اوستایی ، ص ) اَرْتَه . در اوستا و پارسی باستان بمعنی مقدس است مانند اَردا چنانکه در ارتخشثره (اردشیر) بمعنی شهریاری مقدس و ارته وهیشته (اردیبهشت ) بمعنی بهترین مقدس و نیز پیش از نام بعض ایرانیان قدیم می آمده است چنانکه ارتبان (اردوان ).
پاک