مترادف نغمه : آوا، آواز، آهنگ، پرده، ترانه، ترنم، سرود، نشید، نوا
برابر پارسی : آهنگ، ترانه، سرود، نوا
melody
air, song, tone, tune
صدا , اهنگ , درجه صدا , دانگ , لحن , اهنگ داشتن , باهنگ در اوردن , سفت کردن , نوا
(تلفظ: naqme) (عربی) (در موسیقی) آهنگ یا ملودی ؛ آواز ، تصنیف یا صوت موسیقیایی که از آلات موسیقی بر میخیزد ؛ (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه شور و آواز بیات تُرک از ملحقات شور ، دستگاههای سهگاه ، چهارگاه ، ماهور ، راست پنجگاه و نوا ؛ (در موسیقی ایرانی) نت یا صدایی که دارای زیر و بمی مشخص باشد .
هر صوتی با زیروبمی مشخص
فردوسی .
منوچهری .
منوچهری .
ناصرخسرو.
خاقانی .
خاقانی .
نظامی .
شفیع اثر (از بهار عجم ).
سعدی .
ملاطغرا (در وصف ارغنون ، ازآنندراج ).
ملاطغرا (در تعریف نی انبان ، از آنندراج ).
عرفی (در وصف نی انبان ، از آنندراج ).
منوچهری .
شرف شفروه .
دانش (از آنندراج ).
طالب (از آنندراج ).
طالب (از آنندراج ).
باقر کاشی (از آنندراج ).
نغمة. [ ن َ غ َ م َ ] (ع اِ) واحد نَغَم است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
نغمة. [ ن َ م َ ] (ع اِ) آواز. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). نَغَمَة. (منتهی الارب ). رجوع به نغمه شود. || نیکوئی صوت در قرائت . (ناظم الاطباء). حسن صوت در قرائت . نَغَمَة. ج ، نغمات . || واحد نَغم . (از اقرب الموارد). رجوع به نغم شود.
نغمة. [ ن ُ م َ ] (ع اِ) جرعه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة) (ناظم الاطباء). آشام . (ناظم الاطباء). لغتی است در نغبة. (از متن اللغة). ج ، نُغَم .