کلمه جو
صفحه اصلی

سینا

فارسی به انگلیسی

sina, masculine proper name, sinai

Sinai


فرهنگ اسم ها

اسم: سینا (پسر) (فارسی، عبری) (تاریخی و کهن) (تلفظ: sinā) (فارسی: سينا) (انگلیسی: sina)
معنی: ابوعلی سینا دانشمند معروف ایرانی، شبه جزیره ی بیابانی، در شمال شرقی مصر که در تورات آمده در همین محل موسی به پیغمبری برگزیده شد، سوراخ کننده، ) سینا ( = صحرای سینا ) شبه جزیره ی بیابانی، در شمال شرقی مصر، که از صحرای شرقیه ی مصر به وسیله ی کانال سوئز جدا می شود، جبل موسی در آن واقع است، ( = سئنا )، به معنی دانشمند است که در ایران باستان خانواده های دانشمند را سئنا می گفتند، ( در اعلام ) نام پدرِ ابوعلی حسین بن عبدالله معروف به ابوعلی سینا دانشمند معروف ایرانی، صفت مشبه از سنبیدن، نام شبه جزیره ای کوهستانی در شمال شرقی مصر که حضرت موسی ( ع ) به پیامبری برگزیده شد و الواح دهگانه را خداوند به او نازل کرد، نام جد ابن سینا پزشک و دانشمند نامدار ایرانی

(تلفظ: sinā) (= سئنا) ، به معنی دانشمند است که در ایران باستان خانواده‌های دانشمند را سئنا می‌گفتند؛ (در اعلام) نام پدرِ ابوعلی حسین بن عبدالله معروف به ابوعلی سینا دانشمند معروف ایرانی .


فرهنگ فارسی

شبه جزیره ایست کوهستانی در شمال شرقی مصر میان خلیج عقبه ( مشرق ) و سوئز ( مغرب ) که امروز در تصرف مصر میباشد . در تورات آمده که در همین محل موسی به پیغمبری برگزیده شد و الواح عشره را خدا بدو اعطا کرد .
سنگ ریزه . یا نام درختی است .

← حرّا


لغت نامه دهخدا

سینا. ( نف ) سوراخ کننده. ( برهان ). مصحف سنبا. ( صفت مشبهه از سنبیدن ) و «هویه سنبا» به معنی کتف سوراخ کن ، ذوالاکتاف ،لقب شاپور دوم است و پارسیان او را شاپور هویه سنبا خواندندی. ( مجمل التواریخ و القصص ص 34 ) ( از حاشیه برهان چ معین ). || ( اِ ) به لغت زند و پازندبه معنی سینه باشد که عربان صدر خوانند. ( برهان ).

سینا. ( اِخ ) نام کوه طور است. ( برهان ). سیناء :
پیغمبر میر است یوز او را
بر مرکب میر است طور سینا.
ناصرخسرو.
موسیم که انی انااﷲ یافتم
نور پاک و طور سینا دیده ام.
خاقانی.
موسی جان سینه را سینا کند
طوطیان کور را بینا کند.
مولوی.
رجوع به طور سینا شود.

سینا. ( اِخ ) نام پدر شیخ ابوعلی و بعضی گفته اند نام جدشیخ ابوعلی است و بعضی گویند لقب شیخ ابوعلی است. ( برهان ). نام جد بوعلی. ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ رشیدی ).نام جد چهارم ابوعلی است. ( حاشیه برهان چ معین ).

سینا. ( اِخ ) شبه جزیره ای است کوهستانی در شمال شرقی مصر میان خلیج عقبه ( شرق ) و سوئز ( مغرب ) که امروز در تصرف مصر میباشد. در تورات آمده که در همین محل موسی به پیغمبری برگزیده شد و الواح عشره را خداوند بدو اعطا کرد. ( فرهنگ فارسی معین ).

سینا. (اِخ ) شبه جزیره ای است کوهستانی در شمال شرقی مصر میان خلیج عقبه (شرق ) و سوئز (مغرب ) که امروز در تصرف مصر میباشد. در تورات آمده که در همین محل موسی به پیغمبری برگزیده شد و الواح عشره را خداوند بدو اعطا کرد. (فرهنگ فارسی معین ).


سینا. (اِخ ) نام پدر شیخ ابوعلی و بعضی گفته اند نام جدشیخ ابوعلی است و بعضی گویند لقب شیخ ابوعلی است . (برهان ). نام جد بوعلی . (غیاث اللغات ) (فرهنگ رشیدی ).نام جد چهارم ابوعلی است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).


سینا. (اِخ ) نام کوه طور است . (برهان ). سیناء :
پیغمبر میر است یوز او را
بر مرکب میر است طور سینا.

ناصرخسرو.


موسیم که انی انااﷲ یافتم
نور پاک و طور سینا دیده ام .

خاقانی .


موسی جان سینه را سینا کند
طوطیان کور را بینا کند.

مولوی .


رجوع به طور سینا شود.

سینا. (نف ) سوراخ کننده . (برهان ). مصحف سنبا. (صفت مشبهه از سنبیدن ) و «هویه سنبا» به معنی کتف سوراخ کن ، ذوالاکتاف ،لقب شاپور دوم است و پارسیان او را شاپور هویه سنبا خواندندی . (مجمل التواریخ و القصص ص 34) (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). || (اِ) به لغت زند و پازندبه معنی سینه باشد که عربان صدر خوانند. (برهان ).


دانشنامه عمومی

مرد عاقل و فرزانه از ریشه سئنا. در قدیم به خانواده های دانشمند، سینا می گفتند. مانند بوعلی سینا.


سینا ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سینا، نامی پسرانه و رایج در ایران
بانک سینا بانک خصوصی با سهامداری عمده بنیاد مستضعفان
ابن سینا مشهورترین پزشک و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان-دانشمندان ایران
سینا عشوری فوتبالیست ایرانی
سینا حجازی موسیقی دان و خواننده ایرانی
جان سینا بازیگر، رپر و کشتی گیر دبلیودبلیوئی
کوه سینا نام کوهی در شبه جزیره سینا
شبه جزیره سینا شبه جزیره ای میان دریای مدیترانه و دریای سرخ
سینا آذین آهنگساز، نویسنده و کارگردان ایرانی
سینا بطحایی نوازنده سنتور ایرانی
بیمه سینا بیمه خصوصی با سهامداری عمده بنیاد مستضعفان
سینا قنبری جوان معترض ایرانی، درگذشته در زندان اوین

فرهنگستان زبان و ادب

[زیست شناسی- علوم گیاهی] ← حرّا

واژه نامه بختیاریکا

( ● ) ؛ گریه کننده

پیشنهاد کاربران

بزرگ . عالم

مغرور . جسور . باهوش

احساسی و مهربون

مهربان خوش خنده باوفا شوخ بامزه. . .

گشاش دهنده دلها. . . نافذ وگستراننده علم. . . باهوش. . .

عقاب بلند آشیان

باهوش - قوی - دانشمند

باوفا ، جسور ، دلسوز

باوفا، باهوش

دانشمند ( Science )
نافذ و نفوذ کننده ( سوراخ کننده )


یعنی باهوش . دانشمند

پزشکی . سوراخ کننده مسائل

جذاب ، شوخ ، مورد اعتماد، باهوش ، با وفا، دلسوز ، پر احساسات، قوی

بخش سیمکان یکی از بخش های شهرستان جهرم استان فارس در زمان اشکانیان
منبع نقشه بطلمیوسی

در زبان لری بختیاری به معنی
گردنبند، ،
سی::برای
نا::گردن

سینا به معنی واقعی کلمه یعنی خود بنده البته با اجازه دوستان . چه کنیم که خدادادیه

جاه طلب مغرور با قدرت در عین حال نرمی و احساسی

سرزنده - جسور و کنجکاو

باهوش مهربون

عالم به علم ، با ارزش، دانا،


جذاب، قوی. مهربان. باوفا. پر احساس. زرنگ.

جذاب. پر قدرت. باوفا. احساسی. باهوش. کنجکاو. گردشگر. شوخ تب. مورد اعتماد. دلسوز

قوی ، خونگرم، جذاب، باهوش و زیرک

با شخصیت

معنی سینا دانشمند هستش از siens ساینس به معنی دانشمنددر زبان انگلیسی



فوتبالیست و سرشار از هوش و قدرت مند و با استعداد و عاشق و پر احساس


باهوش زیبا جسور عاشق


صفت وفا داری نداره سینا
مهربون . . . مغرور . . .


منظور شاهپور ساسانی بزرگوار می باشد که سینه و کتف تازیان مهاجم را سوراخ کرده بود و به آن بزرگوار صاحب سینه و شانه میگفتند

یعنی باهوش قوی پر تلاش مغرور پر احساسات و دلسوز و بخشنده

کلا در دنیا دودسته انسان داریم.
1 - اونهایی که دوست داشتند اسمشون سینا باشه ونبوده وهمیشه درحسرت اند.
2 - اونهایی که اسمشون سینا هستش.

مهربان
بخشنده

بیباک نترس شجاع


معنی سوراخ کننده قلب ها را هم میدهد به زبان امیانه تر به معنای تودل برو. ولی از نظر مذهبی نام کوهی است که حضرت موسی در ان به پیامبری رسیدند.

مهربان ، با صبر

سرپرست

ریشه این واژه لری_عربی می باشد !
"سی" به لری یعنی برای . مثل سیتو ( برای تو ) ، سی خوش ( برای خودش )
"نا" به عربی یعنی ما .
لذا طبق پژوهش های بنده ، "سینا" یعنی "برای ما"

با تشکر

سینا نامی پارسی است

یادآوری:لری یک گویش است
گویشی از پارسی

سیاست مدار - باهوش

نام یکی از نخستین پیروانان زرتشت

باهوش . مهربان

سینه سوراخ شده

پراحساس

مغرور. جسور . باوفا

در زبان لری بختیاری به معنی
سی:؛برای
نا:؛گردن

منظور گردنبند طلا. مدال

یو سینا خووه::این برای آویزان کردن به گردن خوب است



اسم چهارمین فرزند شاهین که از آن سه تازه دیگر قوی تر وجنگ جوتر است

به معنای سوراخ کننده و دانشمند جسور ولی ببخشید خانم مادر که نوشتی ساینس به معنای دانشمنده غلطه ساینس به معنای فیزیکه😋

اسم پسرم سیناست بسیار اسم زیبایی است خیلی جستجو کردم واسه اسمش به معنا دانا دانشمند

اسم دخترانه هم هست

به افتخار تمامی اسم های سینا کف مرتب


کلمات دیگر: