کلمه جو
صفحه اصلی

غفور


مترادف غفور : آمرزگار، آمرزنده، غفار

برابر پارسی : آمرزگار، بخشایشگر، بخشاینده

فرهنگ اسم ها

اسم: غفور (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: qafur) (فارسی: غَفور) (انگلیسی: ghafur)
معنی: بخشاینده و آمرزنده گناهان، از نامهای خداوند، بخشاینده و آمرزنده ی گناهان ( خداوند )، از صفات و نام های خداوند که قریب نود بار در قرآن کریم آن را یادآور شده است

(تلفظ: qafur) (عربی) بخشاینده و آمرزنده‌ی گناهان (خداوند) ، از صفات و نام‌های خداوند که قریب نود بار در قرآن کریم آن را یادآور شده است.


مترادف و متضاد

merciful (صفت)
مهربان، کریم، بخشنده، رحیم، غفور، بخشایشگر، رحمت امیز

forgiving (صفت)
سخاوتمند، غفور

آمرزگار، آمرزنده، غفار


فرهنگ فارسی

بسیار آمرزنده، پوشنده گناه، آمرزنده گناه، آمرزگار، یکی ازصفات باری تعالی
( مصدر ) غفر غفران .
بمعنی بزغاله کوهی

فرهنگ معین

(غَ ) [ ع . ] (ص . ) از صفات خداوند به معنای آمرزنده .

لغت نامه دهخدا

غفور. [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غُفر و غَفر، به معنی بزغاله ٔ کوهی . (از اقرب الموارد). رجوع به غفر شود.


غفور. [ غ ُ ] (ع مص ) به معنی غَفر (مص ) و غفران . (از اقرب الموارد). رجوع به غفر و غفران شود.


غفور. [ غ َ ] ( ع ص ) آمرزگار.ج ، غُفُر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آمرزنده گناه. ( ترجمان علامه جرجانی ). آمرزنده. ( دهار ). آمرزنده و پوشنده گناه. ( مهذب الاسماء ). غَفّار. عَفُوّ. صفوح.صَفّاح. || ( اِخ ) یکی از صفات باری تعالی است ؛ یعنی ساتر گناه بندگان خود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نامی از نامهای خدای تعالی. اسمی از اسماء صفات الهی : ان اﷲ لغفور رحیم. ( قرآن 18/16 )؛ یعنی به تحقیق خدا آمرزنده مهربان است :
که شناسد که چیست از عالم
غرض کردگار فرد غفور.
ناصرخسرو.
رحمت بارخدایی که کریمست و لطیف
کرم بنده نوازی که غفور است و ودود.
سعدی.
دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر
که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود.
سعدی.

غفور. [ غ ُ ] ( ع مص ) به معنی غَفر ( مص ) و غفران. ( از اقرب الموارد ). رجوع به غفر و غفران شود.

غفور. [ غ ُ ] ( ع اِ ) ج ِ غُفر و غَفر، به معنی بزغاله کوهی. ( از اقرب الموارد ). رجوع به غفر شود.

غفور. [ غ َ ] (ع ص ) آمرزگار.ج ، غُفُر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آمرزنده ٔ گناه . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). آمرزنده . (دهار). آمرزنده و پوشنده ٔ گناه . (مهذب الاسماء). غَفّار. عَفُوّ. صفوح .صَفّاح . || (اِخ ) یکی از صفات باری تعالی است ؛ یعنی ساتر گناه بندگان خود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نامی از نامهای خدای تعالی . اسمی از اسماء صفات الهی : ان اﷲ لغفور رحیم . (قرآن 18/16)؛ یعنی به تحقیق خدا آمرزنده ٔ مهربان است :
که شناسد که چیست از عالم
غرض کردگار فرد غفور.

ناصرخسرو.


رحمت بارخدایی که کریمست و لطیف
کرم بنده نوازی که غفور است و ودود.

سعدی .


دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر
که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود.

سعدی .



فرهنگ عمید

۱. بسیارآمرزنده، پوشندۀ گناه، آمرزندۀ گناه، آمرزگار.
۲. (اسم، صفت ) از صفات باری تعالی.

دانشنامه عمومی

در زیر فهرستی از افراد با نام کوچک یا نام خانوادگی غفور آمده است:
غفور جدی اردبیلی از خلبانان نظامی ایرانی
غفور صادقی خلخالی نماینده اولین دوره مجلس شورای اسلامی
غفور حسن پور
غفور گرشاسبی نماینده مردم بندر لنگه در اولین دوره مجلس شورای اسلامی
غفور جهانی بازیکن سابق فوتبال

فرهنگ فارسی ساره

بخشایشگر، آمرزگار، بخشاینده


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی غَفُورٌ: بسیار آمرزنده - همواره آمرزنده (غفور هم صفت مشبهه است وهم صیغه مبالغه .کلمه عفو به معنای محو اثر است ، و کلمه مغفرت به معنای پوشاندن است )
ریشه کلمه:
غفر (۲۳۴ بار)

«غَفُور» از مادّه «غفران»، به معنای مستور ساختن و پوشاندن است، یعنی: خداوند به مقتضای این صفت، پرده بر کار افراد معذور و ناتوان می اندازد، و عذرشان را می پذیرد.
در این که میان «عفوّ» و «غفور» چه تفاوتی است؟ بعضی گفته اند: «عفوّ» اشاره به بخشش خداوند است، و «غفور» اشاره به پوشش گناه است; زیرا ممکن است کسی گناهی را ببخشد، اما هرگز آن را مکتوم ندارد، ولی خداوند هم می بخشد و هم مستور می سازد. بعضی نیز «غفران» را به معنای پوشاندن شخص از عذاب، معنا کرده اند که مفهوم آن با «عفو» متفاوت است هر چند در نتیجه یکی است.

[ویکی اهل البیت] غفور (اسم الله). اسم نودم: الغفور
غفور به صورت مرفوع و منصوب 91بار در قرآن آمده و با صفاتی مانند: «رحیم»، «عفو»،«عزیز»، «شکور»، «ودود»و «حلیم» همراه می باشد، چنان که می فرماید:
1. (ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ عَلی مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).(توبه/27)
«خداوند پس از آن توبه هرکس را بخواهد می پذیرد، خداوند آمرزنده و مهربان است».
2.(...وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغیَ عَلَیهِ لیَنْصُرَنَّهُ اللّه إِنَّ اللّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ).(حج/60)
«هرکس به همان اندازه که ستم دیده است مجازات کند آنگاه باز بر او ستم کنند، خدا او را یاری خواهد کرد، خدا بخشایشگر وآمرزنده است».
3. (...إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ العُلَماء إِنَّ اللّهَ عَزیزٌ غَفُور).(فاطر/28)
«فقط بندگان دانا از خدا می ترسند، حقا که خدا توانا و آمرزنده است».

پیشنهاد کاربران

( غَفُور ) به معنای بسیار آمرزنده صیغه مبالغه و از ریشه غَفَر به معنای پوشاننده که در اینجا منظور پوشاننده گناهان و فاش نکردن آن است غفور بودن برای خداوند به شرط طلب استغفار . وقتی گفته می شود خداوند غفور رحیم است به این معنی که خداوند به نسبت گذشته گناهان ما را می پوشاند و به نسبت آینده رحیم و مهربان است. پس تعبیر غفور به نسبت زمان گذشته است و تعبیر رحیم بودن به نسبت آینده.

بسیار آمرزنده، بخشنده


کلمات دیگر: