فرشید نامی فارسی (پارسی) است.این نام یکی از کهن ترین نام های پارسی و کوتاه شده فرشیدورد (فرَشاوَرت) به معنای گردونه سوار است. برخی فرشید را ترکیبی از دو بخش فر (شکوه و جلال) و شید (درخشنده) و به معنای دارندهٔ فرّ درخشنده دانسته اند.
فرشید امین (خواننده)
فرشید طالبی (فوتبالیست)
فرشید کریمی (فوتبالیست)
فرشید موسوی (معمار)
فرشید مثقالی (تصویرگر)
فرشید شفیعی (هنرمند)
فرشید منافی (گوینده)
فرشید اسماعیلی (فوتبالیست)
فرشید باقری (فوتبالیست)
در شاهنامه سه تن با نام فرشیدورد وجود دارد.
در اوستا فرَشْ هَم وَرِتَ (fraš.hãm.vareta) و در پارسی میانه فرَشاوَرت (frašāvart) آمده است. در زبان پارسی دری به صورت های فرش آورد، فرشیدورت، فرشیدورد، فرشیدور و فرشید آمده است. جزء نخست؛ یعنی «فرَشَ (fraša)» به معنای «پیش؛ تازه، نو»، جزء دوم «هَم (hãm)» به معنای «با، همراه با» و جزء پایانی «وَرِتَ (vareta)» به معنای «گردونه، ارابه» می باشد. می تواند بر روی هم معنای «پیشرونده با گردونه» (ارابه ران، گردونه سوار) بدهد. لازم است ذکر شود که در اشکال باستانی این واژه، نه واژهٔ خوَرِنَ (xwarena) معادل فر در پارسی دری، و نه واژهٔ خشَئیتَ (xšaēta) معادل شید (درخشنده) در پارسی دری آمده است. پس معنای «دارندهٔ فرّ درخشنده» درست به نظر نمی رسد.
در شاهنامهٔ فردوسی نام سه تن فرشیدورد است: