معنی: بانوی اصیل، خویشاوند ونزدیک، ( در قدیم ) دارای اصل و نسب، ( اَعلام ) نام یک زن صحابی شجاع از بنی نجّار که در هنگام ظهور اسلام به پیامبر اسلام ( ص ) ایمان آورد و در سلک صحابه ی وی در آمد و در جنگ ها شرکت و مردانه دوشادوش مسلمانان پیکار می کرد، نامی دخترانه میباشد و گاهی کلمه ن با ضمه خوانده میشود صاحب نسب، دختر با اصل و نسب، بانویی که در صدر اسلام در جنگ احد شرکت داشت و به آسیب دیدگان کمک می کرد
نسیبه
فرهنگ اسم ها
معنی: بانوی اصیل، خویشاوند ونزدیک، ( در قدیم ) دارای اصل و نسب، ( اَعلام ) نام یک زن صحابی شجاع از بنی نجّار که در هنگام ظهور اسلام به پیامبر اسلام ( ص ) ایمان آورد و در سلک صحابه ی وی در آمد و در جنگ ها شرکت و مردانه دوشادوش مسلمانان پیکار می کرد، نامی دخترانه میباشد و گاهی کلمه ن با ضمه خوانده میشود صاحب نسب، دختر با اصل و نسب، بانویی که در صدر اسلام در جنگ احد شرکت داشت و به آسیب دیدگان کمک می کرد
نامی دخترانه میباشد و گاهی کلمه ن با ضمه خوانده میشود. صاحب نسب
(تلفظ: nasibe) (عربی) (در قدیم) دارای اصل و نسب ؛ خویشاوند و نزدیک ؛ (در اعلام) نام یک زن صحابی شجاع از بنی نجار که در هنگام ظهور اسلام به پیغمبر اکرم (ص) ایمان آورد و در سلک صحابهی وی در آمد و در جنگها شرکت و مردانه دوشادوش مسلمانان پیکار میکرد .
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نسیبة. [ ن َ ب َ ] (اِخ ) بنت کعب بن عوف المازنیة الانصاریة، معروف به ام عمارة. از زنان شجاع و نامبردار عرب است . وی به گاه ظهور اسلام به پیغمبر ایمان آورد و در سلک صحابه ٔ وی درآمد و در جنگها شرکت جست و مردانه دوشادوش مسلمانان پیکار کرد. در جنگ احد با آنکه دوازده زخم سنان و شمشیر بر تن داشت پیغمبر را تنها نگذاشت . در آن روز شجاعانه می جنگید و مادرش همراه وی بود و زخمهایش را می بست . در جنگ یمامه نیز شرکت جست و رشادت ها نمود و در این جنگ زخم های بسیار خورد و دستش نیز قطع گشت و چون به مدینه بازگشت ابوبکر که منصب خلافت داشت به عیادت وی رفت . وی در سال 13 هجرت درگذشت . (از الاعلام زرکلی ص 1098). و رجوع به طبقات ابن سعد ج 8 ص 301 و الاصابة ج 4 ص 418 و 479 و قاموس الاعلام ج 6 شود.
پیشنهاد کاربران
در شعر حافظ به این گونه بکار میرود :
وقتی شاعر یاد معشوق دوران جوانیش را میکند
دختر علی اوسط حصاری تکاب
اسم دخترعزیزمن نسیبه است که بسیار دخترمهربان شوخ طبعی است
بسیاردوست داشتنی و شوخ طبع والبته شیطون
هر جا ردی ازش میبینم مینویسم برگرد. . .
ولی اون هروقت معنی اسم و به همه میخاست بگه. . . میگفت، نسیبه یعنی شروع غزل های عاشقانه