معنی: بنده، پروردگار، ستوده، بنده ی خدای ستوده، ( اَعلام ) نام دو تن از شاهان عثمانی، ) عبدالحمید اول: سلطان عثمانی [، قمری] که علیرغم انعقاد پیمان صلح با روسیه، نتوانست مانع زیاده طلبی آن شود و بار دگر جنگ آغاز شد، ) عبدالحمید دوم: سلطان عثمانی [، قمری]، که به یاری ترکهای جوان بر سرکار آمد و نظام پارلمانی را پذیرفت ولی سال بعد آن را تعطیل کرد، در جنگ با روسها شکست خورد، امپراتوری عثمانی تجزیه شد و بخشهای زیادی از آن استقلال یافت، کشتار ارمنیان [، قمری] در زمان او صورت گرفت، بر اثر انقلاب برکنار شد، بنده پروردگار ستایش شده، نام دو نفر از پادشاهان عثمانی
عبدالحمید
فرهنگ اسم ها
معنی: بنده، پروردگار، ستوده، بنده ی خدای ستوده، ( اَعلام ) نام دو تن از شاهان عثمانی، ) عبدالحمید اول: سلطان عثمانی [، قمری] که علیرغم انعقاد پیمان صلح با روسیه، نتوانست مانع زیاده طلبی آن شود و بار دگر جنگ آغاز شد، ) عبدالحمید دوم: سلطان عثمانی [، قمری]، که به یاری ترکهای جوان بر سرکار آمد و نظام پارلمانی را پذیرفت ولی سال بعد آن را تعطیل کرد، در جنگ با روسها شکست خورد، امپراتوری عثمانی تجزیه شد و بخشهای زیادی از آن استقلال یافت، کشتار ارمنیان [، قمری] در زمان او صورت گرفت، بر اثر انقلاب برکنار شد، بنده پروردگار ستایش شده، نام دو نفر از پادشاهان عثمانی
فرهنگ فارسی
زهراوی از زعمای نهضت سیاسی سوریه است بسال ۱۲۷۲ ه ق در حمص متولد شد هنگامیکه حکومت عثمانی با رژیم استبدادی اداره می شد با سلطان عبدالحمید بمخالفت برخاست و روزنامه ای بنام المنبر انتشار داد که آنرا با ژلاتین چاپ میکرد و محرمانه منتشر میساخت حکومت عثمانی او را بدمشق تبعید کرد و در آنجا برای جریده المقطم مصر مقاله مینوشت ناظم پاشا والی دمشق مطلع شد و او را تحت الحفظ باستانه فرستاد سپس بوساطت ابوالهدی صیادی به حمص بازگشت و تا اعلام مشروطیت عثمانی بسال ۱۳۲۷ ه بدانجا ماند و سپس بسوریا و از آنجا به آستانه رفت و جریده هفتگی الحضاره را منتشر کرد در جنگ بین المللی اول دستگیر شد و در دیوان عالی کشور محاکمه و محکوم باعدام گردید از تالیفات او است رساله فی الفقه و التصوف و کتاب خدیجه ام المومنین
لغت نامه دهخدا
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن عبداﷲبن عمرالخطاب العمری ملقب به ابوعبدالرحمان . وی شجاع بود و در مصر میزیست ، در عصر احمدبن طولون بود لشکری به جنگ وی فرستاد، عبدالحمید بر آنان غالب آمد و ابن طولون وی را به حال خود گذاشت سرانجام دو غلام سر او رابریدند و به نزد ابن طولون بردند. ابن طولون به خونخواهی عبدالحمید آن دو غلام را بکشت . قتل عبدالحمید به سال 259 هَ . ق . اتفاق افتاد. (از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن ابی الحدید.رجوع به ابن ابی الحدید و روضات الجنات ص 422 شود.
عبدالحمید.[ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عامربن عبدالبر... معروف به عبدالحمید بک. وی طبیب است و از خاندان عبدالبر در منوفیه مصر است به سال 1300 هَ. ق. متولد شد و درسال 1344 درگذشت. او راست : الطب الشرعی فی حصر مبادی. الطب الشرعی فی مصر و جز آن. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن زیدبن الخطاب ملقب به عدوی و مکنی به ابوعمر. وی از مردم مدینه و در حدیث ثقه بود عمربن عبدالعزیز او را ولایت کوفه داد و در حدود سال 115 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالعزیز ملقب به ابوخازم. قاضی شام و کوفه و کرخ و بغداد بود. از تألیفات اوست : ادب القاضی و الفرائض...وی به سال 292 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالعزیزبن عبداﷲبن عمرالخطاب العمری ملقب به ابوعبدالرحمان. وی شجاع بود و در مصر میزیست ، در عصر احمدبن طولون بود لشکری به جنگ وی فرستاد، عبدالحمید بر آنان غالب آمد و ابن طولون وی را به حال خود گذاشت سرانجام دو غلام سر او رابریدند و به نزد ابن طولون بردند. ابن طولون به خونخواهی عبدالحمید آن دو غلام را بکشت. قتل عبدالحمید به سال 259 هَ. ق. اتفاق افتاد. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالغنی بن احمد الرافعی. شاعر با استعداد بود. وی اسلوبهای قدیم و جدید را اصلاح کرد. در زمان حکومت عثمانی مناصبی احراز و دراوائل جنگ بین المللی اول به مدینه تبعیدش کردند. ازتألیفات اوست : ذکری یوبیل بلبل سوریه حاوی خطب و قصائد او. الافلاک الزبرجدیة و جز آن. وی به سال 1275 هَ. ق. متولد و در 1350 درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالمجید مولی قیس بن ثعلبه ملقب به ابوخطاب و مکنی به اخفش. رجوع به اخفش ابوالخطاب شود.
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن ابی الحدید.رجوع به ابن ابی الحدید و روضات الجنات ص 422 شود.
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن زیدبن الخطاب ملقب به عدوی و مکنی به ابوعمر. وی از مردم مدینه و در حدیث ثقه بود عمربن عبدالعزیز او را ولایت کوفه داد و در حدود سال 115 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیز ملقب به ابوخازم . قاضی شام و کوفه و کرخ و بغداد بود. از تألیفات اوست : ادب القاضی و الفرائض ...وی به سال 292 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن عبدالغنی بن احمد الرافعی . شاعر با استعداد بود. وی اسلوبهای قدیم و جدید را اصلاح کرد. در زمان حکومت عثمانی مناصبی احراز و دراوائل جنگ بین المللی اول به مدینه تبعیدش کردند. ازتألیفات اوست : ذکری یوبیل بلبل سوریه حاوی خطب و قصائد او. الافلاک الزبرجدیة و جز آن . وی به سال 1275 هَ . ق . متولد و در 1350 درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن عبدالمجید مولی قیس بن ثعلبه ملقب به ابوخطاب و مکنی به اخفش . رجوع به اخفش ابوالخطاب شود.
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن عیسی بن عمرویه ، مکنی به ابومحمد و ملقب به شمس الدین از علماء کلام بود. وی از مردم خسروشاه یکی از قراء تبریز است . در دمشق و کرک اقامت گزید از تألیفات اوست : اختصار المهذب در فقه شافعی و اختصار الشفاء ابن سینا و تلخیص الاَّیات البینات فخر رازی . وی به سال 580 هَ . ق . متولد شد و در 652 درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن محمد المصطفی بن مکی مشهور به ابن بادیس . رئیس جمعیت مسلمین به الجزائر بود. تحصیلات خود رادر مدرسه ٔ الزیتونة پایان داد. وی مجله ٔ الشهاب را که مجله ای دینی و علمی بود منتشر کرد. حکومت فرانسه در الجزائر درصدد فریفتن وی برآمد. وی از قبول پیشنهادات آنها امتناع ورزید او مدارس زیادی تأسیس کرد. از تألیفات اوست : تفسیرالقران الکریم . وی به سال 1359 هَ . ق . در قسطنطنیه درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن سعد العامری . رجوع به کاتب عبدالحمیدبن یحیی شود.
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) زهراوی . از زعمای نهضت سیاسی سوریه است به سال 1272 هَ . ق . در حمص متولد شد هنگامی که حکومت عثمانی با رژیم استبدادی اداره می شد با سلطان عبدالحمید به مخالفت برخاست و روزنامه ای به نام «المنیر» انتشار داد که آن را با ژلاتین چاپ میکرد و محرمانه منتشر میساخت . حکومت عثمانی او را به دمشق تبعید کرد و در آنجا برای جریده ٔ «المقطم » مصر مقاله مینوشت ناظم پاشا والی دمشق مطلع شد و او را تحت الحفظ به آستانه فرستاد سپس به وساطت ابوالهدی صیادی به حمص بازگشت و تا اعلام مشروطیت عثمانی به سال 1327 هَ . ق . بدانجا ماند و سپس به سوریه و از آنجا به آستانه رفت و جریده ٔ هفتگی «الحضارة» را منتشر کرد. در جنگ بین المللی اول دستگیر شد و در دیوان عالی کشور محاکمه و محکوم به اعدام گردید. از تالیفات اوست : رسالة فی الفقه و التصوف ، و کتاب خدیجه ام المؤمنین . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْح َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن خلیل از آل ابوهیف بود به سال 1305 هَ . ق . در اسکندریه متولد شد، و بدانجا به تحصیل پرداخت ، سپس به مدرسه ٔ حقوق اسکندریه و دانشگاه تولوز رفت . وی به سال 1344 هَ . ق . درگذشت . او راست : المعرافعات المدنیه و التجاریه . النظام القضائی فی مصر و القانون الدولی الخاص . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید.[ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن عامربن عبدالبر... معروف به عبدالحمید بک . وی طبیب است و از خاندان عبدالبر در منوفیه مصر است به سال 1300 هَ . ق . متولد شد و درسال 1344 درگذشت . او راست : الطب الشرعی فی حصر مبادی . الطب الشرعی فی مصر و جز آن . (از الاعلام زرکلی ).
دانشنامه عمومی
وی در مسابقات کشوری و بین المللی در مجموع برندهٔ ۱ مدال طلا، ۱ مدال نقره شده است.