کلمه جو
صفحه اصلی

اذین


مترادف اذین : ( آذین ) آرایش، آیین بندی، چراغانی، زیب، زینت، زیور، آیین، رسم، قاعده، قانون

فارسی به انگلیسی

decoration, embellishment, ornament, ornamentation, trimming

فرهنگ اسم ها

اسم: آذین (دختر، پسر) (فارسی) (تلفظ: āzin) (فارسی: آذين) (انگلیسی: azin)
معنی: زینت، آرایش، زیور، آیین، زیب، رسم و قاعده، نام یکی از فرماندهان سپاه بابک خرم دین، نام پهلوانی در ویس و رامین

فرهنگ فارسی

( آذین ) ( اسم ) ۱- زیب زینت آرایش . ۲ - رسم قاعده قانون .
زیب زیور
( اسم ) مصغر اذن است گوش خرد گوشک .
نامی از نامهای مردان عرب

فرهنگ معین

( آذین ) ( اِ. ) ۱ - زیب ، زینت ، آرایش . ۲ - رسم ، قاعده ، قانون .

لغت نامه دهخدا

( آذین ) آذین. ( اِ ) زیب. زیور. زینت. آرایش. آیین :
گر همی آرزو آیدْت عروسی نو
دین عروست بس و دل خانه و علم آذین.
ناصرخسرو.
ای خوانده کُتْب و زو شده روشن دل
بسته ز علم و حکمت و پند آذین.
ناصرخسرو.
تا ز مشک خم گرفته در گلش آذین بود
خم گرفتن قامت عشاق را آیین بود.
امیر معزی.
از پی قدر خویش صدرش را
بسته روح القدس ز خلدآذین.
سنائی.
ترک من مهر و وفا سیرت و آیین نکند
تا که بر برگ گل از غالیه آذین نکند
اندر آن آذین آیین وفا راست امید
ای نمیدی اگر آذین کند آیین نکند.
سوزنی.
بر گل و نسرین و عنبر بند و آذین ای عجب
وآنگهی نظاره گرداندبر این آذین مرا.
سوزنی.
بهر آذین عروس خاطرش
چرخ اطلس را بدیبایی فرست.
خاقانی.
|| خوازه و قبه یعنی چهارچوبها و گنبدها که گاه قدوم پادشاهی یا امیری و یا در جشنهای بزرگ در راهها و بازارها افرازند و بفرشها و جامه های گرانبها و گلها و چراغها و آینه ها زینت دهند، و آن را شهرآرای و آذین بند نیز گویند :
به آذین جهانی شد آراسته
در و بام و دیوار پرخواسته
همه روم با هدیه وبا نثار
برفتند شادان بر شهریار
جهانی به آذین بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند.
فردوسی.
بهمه شهر بود از آن آذین
در بریشم چو کرم پیله زمین.
عنصری.
|| غرفه و نشیمن گاههای آراسته و مزین در جشنها :
خراسان سربسر آذین ببستند
پریرویان به آذینها نشستند.
( ویس و رامین ).
همه بازارها آذین ببستند
پریرویان بر آذینها نشستند.
( ویس و رامین ).
بمرو اندر هزار آذین ببستند
پریرویان بر آذینها نشستند.
( ویس و رامین ).
همه شهر و ده بودپرخواسته
به آذین و گنبد بیاراسته.
اسدی.
|| آیین و رسم و عادت :
نوشتند برسان و آذین چین
سوی شاه با صدهزار آفرین.
فردوسی.
|| خذرفه ؛ اَی انگور و خرما و انار که از خانه بیاویزند. ( محمودبن عمر ربنجنی ) . || شیرزنه. آلتی که دوغ را از روغن جدا میکند. مرادف آیین. ( برهان قاطع ). چون کلمه آذین و آیین و آنین را به معنی بستو یا نهره که دوغ را در آن کرده بزنند تا روغن از آن جدا شود آورده اند، بعید نیست که دو صورت از آن سه مصحف باشد. || پیرایه از قبیل سرآویز و گوشوارو سلسله و حلقه بینی و گلوبند و بازوبند و دست برنجن و خلخال و انگشتری. || ( اِخ ) نامی از نامهای مردان ایرانی :

اذین . [ اَ ] (اِخ ) نامی از نامهای مردان عرب از جمله نام جدّ پدر محمدبن احمدبن جعفر.


اذین . [ اَ ] (ع اِ) گوش . || (مص ، اِ مص ) دانست . (منتهی الارب ). || دستوری . اجازت و دستوری دادن . || آگاهی . || (اِ) اذان . بانگ نماز. (مهذب الاسماء). || (ص ) مؤذن . اذان گوینده . || ضامِن و قبول کننده ٔ کاری بر خود. || جائی که بانگ نماز از هرجهت در آنجا شنوده شود.


فرهنگ عمید

( آذین ) ۱. زیب ، زیور، زینت: ببستند آذین به شهر اندرون / پر از خنده لب ها و دل پر ز خون (فردوسی: ۶/۱۰ ).
۲. [قدیمی] آیین، رسم، قاعده، قانون: نوشتند بر سان و آذین چین / سوی شاه با صدهزار آفرین (فردوسی: لغت نامه: آذین ).
۳. [قدیمی] غرفه و نشیمنگاه های آراسته و مزین در جشن ها.

دانشنامه عمومی

آذین. آذین نام یکی فرماندهان لشکر بابک خرمدین است.
معانی نام های ایرانی
فهرست نام های ایرانی

جدول کلمات

آذین
زیب, زیور, زینت

پیشنهاد کاربران

اسم دخترانه به معنی زیور آرایش و زینت

آذین به معنای عشق و زیبایی هم هست طبق یکی از منابع کوردی

زینت بخش , روشنایی ( چراغانی )

آیین، آرایش. . .
اسم قشنگیه هم اسم دختر هم اسم پسر☺☺☺

به معنی زینت و زیور هست. ریشه آن نیز فارسی است. ولی به نظر من اسم دخترانه است

زینت داده شده زیبا شده تزیین شده وبیشتر به اسم دختر میاد اسم دختر من آذین هست خیلی هم باهوشه

زینت داده شده و زیبا

ریشه ی کلمه ی آیین که در گذشته استفاده می شد و به مرور زمان تغییر یافت.


به معنی زینت زیور آرایش و یه جایی خوندم نمیدونم درست یا نه ولی به معنی رسم قاعده و قانون هم میشد

آذین به معنای نام یکی از سرداران بابک خرمدین عه ک نشون میده آذین اسمی دخترانه و پسرانه است

آذین به معنای زینت تزئین آرایش و اسمی
دخترانه و پسرانه هست

به معنی زینت دادن::
دختری که از گل خوشش نمی آید

پیشنهادی ندارم همینکه اسم آذین ریشه در فرهنگ ایران دارد کافیست و اسم قشنگی هم است و همیشه خندان

فکر کنم بهترین تعبیر از اسم زیبای آذین ( زیبایی بخش ) باشه .

آذین به معنی زیبایی هست به نظرم دخترانه بیشتر میخوره

زینت

در فرهنگ ایرانی ها جا افتاده ک اذین ی اسم دخترانس و ب معنی زینت دادع شدع و زیبا است و شاید 1درصد مردم اسم پسرشان را اذین بنامند

بسیار زیبا و خوش معناست، و برای پسران شایسته نیست چون معنی اسم دخترانه است

هوالعلیم

آذین : زیبائی ، زیباسازی ، زینت و زیور کردن ، آرایش ، چراغانی ، بهینه سازی

زیبایی بخش

زیور الات - جواهرات -

زینت، زیبایی، مهربان

آذین:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "آذین " می نویسد : ( ( چنان می نماید که آذین ریختی از "آیین" باشد هنوز این ریخت در "آیین بستن" در کاربرد و معنی "آذین" مانده است ریختی نوتر از آن آدین است که در واژه ی "آدینه" به معنی آیینی کاربرد یافته است. ) )
( ( تبیره ببردند و پیل از درش
ببستند آذین همه کشورش ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 355. )


زیبا و زیبنده به نظرم اسم ملیح و پر معنایی هست

اسمم آ ذینه و یعنی زینت دهنده و افتخار میکنم که اسمم آذینه


کلمات دیگر: