کلمه جو
صفحه اصلی

محمد معین

فرهنگ اسم ها

اسم: محمد معین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: m.-moein) (فارسی: محمّدمعين) (انگلیسی: mohammad-moein)
معنی: ترکیب دو اسم محمد و معین ( ستوده و کمک کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و معین

دانشنامه عمومی

محمّد معین (۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ در محله زرجوب رشت – ۱۳ تیر ۱۳۵۰ در تهران) یکی از محققان برجسته و پدیدآورندهٔ یکی از مهمترین لغت نامه های فارسی یعنی فرهنگ معین است. آرامگاه وی در آستانه اشرفیه قرار دارد. نیما یوشیج در وصیتنامه اش اختیار چاپ آثارش را به دکتر معین داد.
دکتر معین در سالهای ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۳ عضو شورای عالی فرهنگ بود.
در کنگره های هزاره ابن سینا، هفتصدمین سال خواجه نصیرالدین طوسی، آزادی فرهنگ که در تهران برگزار شد، عضویت داشت و در آن ها به ایراد سخنرانی پرداخت.
از سال۱۳۲۴ با پروفسور هانری کربن (خاورشناس فرانسوی) در تصحیح و نقد متون فلسفی و عرفانی فارسی و عربی همکاری داشت. در نتیجه این همکاری، یک سلسله کتب فارسی و عربی از طرف انیستیتوی ایران و فرانسه چاپ و منتشر شده است.
در سال ۱۳۳۳ برای کتاب جامع الحکمتین ناصر خسرو که نخستین بار توسط هانری کربن و دکتر معین تصحیح و چاپ شده بود، از طرف فرهنگستان کتیبه شناسی و زبان های باستانی فرانسه Académie des Inscriptions et Belles-Lettres، به دریافت جایزه نایل شد.
در تابستان ۱۳۳۷ بنا به تصویب هیئت وزیران ایران، به عنوان عضو فرهنگستان ایران انتخاب شد. این عضویت مجدداً در پاییز ۱۳۴۰ نیز از طرف هیئت وزیران تمدید شد.
در مهرماه ۱۳۳۷ به عنوان «استاد ممتحن خارجی» دانشگاه پنجاب (پاکستان) برای مطالعه و اظهار نظر در رساله های دکترا آن دانشگاه برگزیده شد.
در آذرماه ۱۳۳۸ از نیما یوشیج، پیشوای شعر نو در ایران وصیت نامه ای بدست آمد که در آن دکتر معین را بدون اینکه دیده باشد، به عنوان وصی تعیین کرده بود تا اشعار وی را بررسی کند و قسمت لازم را انتشار دهد و انتخاب و طبع اشعار نیز تحت نظر وی باشد.
از تاریخ ۹ تا ۱۵ شهریور ۱۳۴۵ ریاست کمیسیون ادبیات را در کنگره جهانی ایران شناسان عهده دار بود.
محمد معین در روز ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ در محله زرجوب رشت به دنیا آمد. پدرش شیخ ابوالقاسم از روحانیان شهر رشت بود. بر طبق صفحهٔ اول دستخطی که وی دربارهٔ زندگی خود نوشته، تاریخ تولد وی ۱۷ رجب سال ۱۳۳۲ (قمری) برابر با ۲۱ جوزای سال ۱۲۹۳ است. در متن دانشنامهٔ دکتری سال تولَد وی ۱۲۹۱ ذکر شده است؛ ولی در نوشتهٔ قاب شده ای که در خانهٔ وی و در اتاق کارش به دیوار آویخته است تاریخ تولد او دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ نوشته شده است.
او که اولین فرزند خانواده بود، در سن شش سالگی مادرش را بر اثر بیماری حصبه از دست داد و پنج روز بعد از فوت مادر، پدرش نیز به سبب همین بیماری درگذشت. بیماری حصبه در رشت شیوع یافته و در آن سال ۲۸ هزارنفر را از بین برده بود. جد پدری او شیخ محمدتقی معین العلما که در سلک علمای روحانی بود، به تربیت وی همت گذاشت. محمد معین ترقیات علمی و معنوی خود را مدیون او می دانست. جد مادری او شیخ محمد سعیر نیز از علما و مدرسان علوم قدیمه بود.
او در سال ۱۳۰۴ دوره شش ساله ابتدایی در دبستان اسلامی رشت را ظرف دو سال پایان رساند. دوره اول متوسطه را در دبیرستان نمره ۱ رشت (که بعدها به نام دبیرستان شاهپور خوانده شد) به اتمام رساند و دوره دوم متوسطه را در رشته ادبی در دبیرستان دارالفنون تهران به پایان رساند. در اوان تحصیل در دبیرستان، صرف و نحو عربی و بخشی از علوم قدیمه را نزد پدربزرگش و مرحوم سید مهدی رشت آبادی فرا گرفت. در سال ۱۳۱۰ در دانشسرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه علوم تربیتی به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۱۳ با نوشتن پایان نامه ای به زبان فرانسه در مورد شاعر فرانسوی «لوکنت دولیل» در رشته ادبیات و فلسفه به اخذ مدرک کارشناسی نایل شد.

نقل قول ها

محمّد مُعین (زادهٔ ۳۰ آوریل ۱۹۱۸، رشت - کمارفته از ۳۰ نوامبر ۱۹۶۶ - درگذشتهٔ ۲۱ ژوئن ۱۹۷۱، تهران) دکترای زبان و ادبیات فارسی، ادیب فارسی و عربی، زبان شناس، لغت نامه نویس، مؤلف و مترجم ایرانی بود.
• از وبگاه نظر در تاریخ ۱۳۹۴/۰۴/۱۴ -> کتاب پیر پرنیان اندیش: در صحبت سایه (ص ۹۵)
• «بعد از من هیچ کس حق دست زدن به آثار مرا ندارد بجز دکتر محمد معین اگرچه او مخالف ذوق من باشد. دکتر محمد معین حق دارد در آثار من کنجکاوی کند-ضمنا دکتر ابوالقاسم جنتی عطائی و آل احمد با او باشند. بشرطی که هر دو با هم باشند- ولی هیچ یک از کسانی که به پیروی از من شعر صادر فرموده اند در کار نباشند. دکتر محمد معین که نسل صحیح علم و دانش است کاغذ پاره های مرا بازدید می کند. دکتر محمد معین که هنوز او را ندیده ام مثل کسی است که او را دیده ام. اگر شرعاً می توانم قیم برای ولد خود داشته باشم دکتر محمد معین قیم است. ولو این که او شعر مرا دوست نداشته باشد -اما ما در زمانی هستیم که ممکن است همه این اشخاص نامبرده از هم بدشان بیاید. چقدر بیچاره است انسان.»وصیت نامه نیما یوشیج• «به ورثهٔ خود وصیت می کنم که تمام فیش های چاپ شده لغت نامه را که ظاهراً بیش از یک میلیون است و از الف تا یا نوشته شده به عزیزترین دوست من آقای دکتر معین بدهند که مثل سابق به چاپ برسد واین زحمتی جانکا معادل نصف تألیف است.»وصیت نامه علی اکبر دهخدا• «داستان زندگی استاد معین حکایت آن تشنه و شیفته معرفتی است که درخت وجودش بار دانش گرفته و سایه آرامش بخش خدمات ارزنده اش بر سر فرهنگ و ادب این مرز و بوم گسترده شده است گویی که با تلاش و کوشش فراوان گنجی ارزشمند بنام فرهنگ فارسی معین را از خود به یاد گار گذاشت و گشاینده فصلی نو در ادبیات ایران زمین شد.»پیام علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران به مناسبت چهل و سومین سالگرد بزرگداشت دکتر معین• «به یاد ندارم که مرحوم انجوی شیرازی نوشته باشد «تهران بمیر». به نظر نمی رسد که این عبارت از ایشان باشد. آن مرحوم در روزنامه اطلاعات مورخ ۱۵/۴/۱۳۵۰ یادداشتی چاپ کرده بودند با عنوان «تهران مرگ دکتر معین را حس نکرد». در آن یادداشت نوشته بودند که تعداد حاضران در مراسم تشییع از انگشتان یک دست کمتر بود. طبیعی است که اغراق کرده بودند. چهاردهم تیرماه بود، دانشگاه ها تعطیل بودند. پنج سال بود که دکتر معین در حال اغما به سر می برد. بیشتر دانشجویان ایشان پراکنده و در شهرستان ها بودند. رادیو اعلان کرد که تشییع از دانشگاه تهران انجام می شود که برخی معتقد بودند عمداً محل را اشتباه اعلان کرده بودند! … مراسم تشییع در مسجد فخرالدوله خیابان فخرآباد انجام شد و ایشان را … به گیلان بردند. در دروازه رشت اتومبیل های متعددی منتظر رسیدن کاروان دکتر معین بودند، برای اینکه ایشان را تا آستانه اشرفیه- محل خاکسپاری- همراهی کنند.»دکتر مهدخت معین، استاد ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی• «دکتر محمد معین، اولین فارغ التحصیل دوره دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، روحانی زاده ای بود از شهرستانی کوچک که با صرف عمر خویش در راه تحقیق و علم آموزی به یکی از استوانه های صیانت از زبان فارسی بدل شد.» روزنامه شرق، شماره ۲۳۷۷– ۳۱/۵/۱۳۹۴ -> علی ربیعی

پیشنهاد کاربران

محمد مُعین. «دکتر محمد معین», «استاد محمد معین»، یکی از شخصیت های برجسته و ارزشمند در تاریخ نچندان دور ادبی و فرهنگی ایران است. وی در ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ ه. ش. ( دربارۀ این تاریخ تناقضاتی وجود دارد ) در شهر رشت در استان گیلان متولد شد و در ۱۳ تیر ۱۳۵۰ ه. ش. در شهر تهران وفات یافت. پدر وی «شیخ ابوالقاسم» و پدر پدرش «معین العلماء» از روحانیان شهر رشت بودند. دکتر معین پنج سال پایانی عمرش را در اقماء بسر برد. از جمله کارهای مهم ایشان تدوین فرهنگ فارسی معروف به «فرهنگ فارسی معین» است که دورۀ کامل آن - - شامل لغات فارسی، لغات و ترکیبات عربی متداول در زبان فارسی، لغات اروپایی که به تدریج در زبان فارسی وارد شده اند، و اعلام اشخاص و اعلام جغرافیایی - - در هفت هزار و نهصد پنجاه و شش صفحه و در شش جلد بوسیلۀ «مؤسسه انتشارات امیر کبیر» در تهران منتشر شده است؛* به علت سکتۀ نابهنگام دکتر معین، بخش های انتهائی از اعلام در فرهنگ ناتمام مانده بودند که بوسیلۀ دکتر جعفر شهیدی تکمیل و به مجموعه اضافه شده اند. تصحیح و تکمیل فرهنگ «برهان قاطع» در پنج جلد از جمله کارهای دیگر دکتر معین است. برای اطلاعات بیشتر، رجوع شود به مقاله های فرهنگ معین و برهان قاطع در دانشنامۀ ویکی پدیای فارسی.
دکتر معین از آغاز سال ۱۳۲۵ ه. ش. که چاپ «لغت نامۀ دهخدا» طبق قانون در مجلس شورای ملی ایران آغاز شد، از همکاران ارشد علامه «علی اکبر دهخدا» بود. در دی ماه ۱۳۳۴ ه. ش. ، با موافقت علامه دهخدا، «سازمان لغت نامه» از منزل شخصی وی به مجلس شورای ملی منتقل شد و طبق وصیت نامۀ او، دکتر معین به ریاست امور علمی آن سازمان منصوب گردید. در اسفند ۱۳۳۶ ه. ش. سازمان مذکور به دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران انتقال یافت و طبق اساسنامۀ مصوّب شورای عالی دانشگاه، ریاست «سازمان لغت نامه» به عهده وی محول گردید. وی این سمت را تا روزی که دچار سکته مغزی گردید به عهده داشت. برای اطلاعات بیشتر، رجوع شود به مقالۀ لغتنامۀ دهخدا در دانشنامۀ ویکی پدیای فارسی. همچنین رجوع شود به تارنمای «مؤسسۀ لغت نامۀ دهخدا و مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی» در تهران.
آرامگاه دکتر محمد معین در شهرستان «آستانۀ اشرفیه»، از شهرستان های استان گیلان ( در ۳۵ کیلومتری شهر رشت و ۷ کیلومتری شهر لاهیجان ) ، در نزدیکی آرامگاه «سید جلال الدین اشرف» ( پسر امام موسی کاظم ) ، قرار دارد. به پاس خدمات ارزندۀ دکتر محمد معین به فرهنگ فارسی، بنای یادبودی برای وی در شهرستان «آستانۀ اشرفیه» برپا شده است.
برای اطلاعات بیشتر، رجوع شود به مقالۀ محمد معین در دانشنامۀ ویکی پدیای فارسی.
* فرهنگ فارسی دکتر محمد معین، مؤسسه انتشارات امیر کبیر.

محمّد معین ( ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ در رشت - ۱۳ تیر ۱۳۵۰ ) استاد زبان فارسی و پدیدآورندهٔ فرهنگ معین.
محتویات [نمایش]
زندگینامه [ویرایش]
کودکی [ویرایش]
محمد معین در روز ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ در حوالی رشت به دنیا آمد. پدرش شیخ ابوالقاسم از روحانیان شهر بود. بر طبق صفحهٔ اول دستخطی که وی دربارهٔ زندگی خود نوشته، تاریخ تولد وی ۱۷ رجب سال ۱۳۳۲ ( قمری ) برابر با ۲۱ جوزای سال ۱۲۹۳ است. در متن دانشنامهٔ دکتری سال تولَد وی ۱۲۹۱ ذکر شده است. ولی در نوشتهٔ قاب شده ای که در خانهٔ وی و در اتاق کارش به دیوار آویخته است تاریخ تولد او دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ نوشته شده است.
او که اولین فرزند خانواده بود، در سن شش سالگی مادرش را از دست داد و پنج روز بعد از فوت مادر، پدرش نیز درگذشت. جد پدری او شیخ محمدتقی معین العلما که در سلک علمای روحانی بود، به تربیت وی همت گذاشت. محمد معین ترقیات علمی و معنوی خود را مدیون او می دانست. جد مادری او شیخ محمد سعیر نیز از علما و مدرسان علوم قدیمه بود.
تحصیلات [ویرایش]
محمد معین تحصیلات دبستانی را در دبستان اسلامی انجام داد، و دوره شش ساله ابتدایی را ظرف دو سال پایان رساند. در رشت دوره اول متوسطه را در دبیرستان نمره ۱ ( که بعدها به نام دبیرستان دولتی شاهپور خوانده شد ) به اتمام رساند و دوره دوم متوسطه را در رشته ادبی در دبیرستان دارالفنون تهران به پایان رساند. در اوان تحصیل در دبیرستان، صرف و نحو عربی و بخشی از علوم قدیمه را نزد پدربزرگش و مرحوم سید مهدی رشت آبادی فرا گرفت. در سال ۱۳۱۰ در دانشسرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه علوم تربیتی به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۱۳ با نوشتن پایان نامه ای به زبان فرانسه در مورد شاعر فرانسوی «لوکنت دولیل» در رشته ادبیات و فلسفه به اخذ مدرک کارشناسی نایل شد.
پس از طی دوره شش ماهه دانشکده افسری احتیاط، شش ماه اول سال ۱۳۱۴ را به خدمت افسری گذرانید و در مهر ماه آن سال به دبیری دبیرستان شاهپور اهواز منصوب شد. پس از سه ماه، ریاست دانشسرای شبانه روزی اهواز را یافت و در عین حال عضویت تحقیق اوقاف و ریاست پیشاهنگی و تربیت بدنی استان ششم به عهده وی بود. در همین ایام به وسیله مکاتبه آموزشگاه روانشناسی بروکسل، که تحت نظر Elmer Knowles روانشناس اداره می شد، روانشناسی عملی و دیگر شعب آن از قبیل خط شناسی، قیافه شناسی و مغزشناسی را فراگرفت.
در سال ۱۳۱۸ به تهران منتقل گردید. در حین تصدی معاونت و سپس کفالت اداره دانشسراها در وزارت فرهنگ، برای دوره دکتری در ادبیات فارسی دردانشگاه تهران ثبت نام نمود. پس از چندی با حفظ سمت به دبیری دانشکده ادبیات منصوب گردید. در روز سه شنبه ۱۷ شهریور سال ۱۳۲۱ از پایان نامه دکتری خود با عنوان «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» دفاع کرد. پایان نامه او با راهنمایی ابراهیم پورداوود با قید «بسیار خوب» پذیرفته شد و محمد معین به عنوان نخستین فارغ التحصیل دورهٔ دکتری ادبیات فارسی در ایران شناخته شد. از آن پس به سمت دانشیار و سپس به سمت استاد کرسی «تحقیق در متون ادبی» در دانشکده ادبیات برگزیده شد. [۱] در ۱۳۲۱ ازدواج کرد که نتیجه آن ۴ فرزند می باشد. از آغاز سال ۱۳۲۵ شمسی که چاپ لغت نامه دهخدا طبق قانون، در مجلس شورای ملی آغاز شد، دکتر معین به همکاری علی اکبر دهخدا برگزیده شد. در دی ماه ۱۳۳۴ با موافقت علی اکبر دهخدا، سازمان لغتنامه از منزل شخصی دهخدا به مجلس شورای ملی منتقل شد و طبق وصیت نامه دهخدا، دکتر معین به ریاست امور علمی آن سازمان منصوب گردید. در اسفند ۱۳۳۶ سازمان مذکور به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران انتقال یافت و طبق اساسنامه مصوب شورای دانشگاه، ریاست سازمان لغت نامه به عهده دکتر محمد معین گذاشته شد. وی این سمت را تا آخرین روزی که دچار سکته گردید به عهده داشت.
درگذشت [ویرایش]
محمد معین در ۹ آذر ۱۳۴۵ پس از بازگشت از ترکیه، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی دچار بیهوشی موقت شد. بلافاصله به بیمارستان آریا در تهران منتقل شد و بستری گردید. گفته می شود که در اثر اشتباه پزشک به حالت اغما فرورفت. وی را جهت معالجه بیشتر در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۴۶ به کشور کانادا منتقل کردند. ولی چون بهبودی در وضعیت او مشاهده نشد، در ۱۵ آبان ۱۳۴۶ به ایران بازگردانده شد و در بیمارستان فیروزگر بستری شد. دکتر محمد معین در روز ۱۳ تیرماه ۱۳۵۰ در همان بیمارستان درگذشت. [۲]
در مراسم درگذشت دکتر محمد معین عده ای در حدود دویست نفر شرکت داشتند که با توجه به شخصیت والای او رنجش بسیاری از فرهنگ دوستان آن زمان ایران را بر انگیخت. ابوالقاسم انجوی شیرازی در فردای روز تشییع جنازه مقاله ای انتقادی با عنوان «تهران بمیر»در روزنامه اطلاعات انتشار داد و این تشییع جنازه را از سر گِلِه از فرهنگ دوستان با تشییع جنازه مهوش مقایسه کرد[نیازمند منبع].
محمد معین را در زادگاهش، آستانه اشرفیه، به خاک سپردند. در سال ۱۳۸۰، عده ای به آرامگاه او یورش بردند و به «اتهام» همکاری معین با رژیم پیشین آن را ویران کردند. [۳]
مسافرت ها [ویرایش]
در تابستان سال ۱۳۳۳ به دعوت دانشگاه هاروارد به آمریکا رفت و از موسسات فرهنگی و فنی و هندی شرق آمریکا دیدار کرد. پس از آن در کتابخانه ها و موزه های لندن و پاریس نیز مطالعاتی بعمل آورد.
در تابستان ۱۳۳۶ جزو هیئت اعزامی دولت و دانشگاه تهران به کنگره خاورشناسی در مونیخ به اروپا رفت و مدتی در سوئیس و آلمان به پژوهش پرداخت. در کنگره مزبور به عضویت «کمیته مجموعه کتیبه های ایرانی» ( به انگلیسی: Corpus Inscription Iranicarum ) و عضویت کمیته تالیف «فرهنگ پهلوی» منصوب گردید و سخنرانی تحت عنوان «هورقلیا» به زبان فرانسه ایراد نمود که خلاصه آن در مجموعه سخنرانیهای کنگره مزبور درج گردید. در همین کتگره دوره برهان قاطع که به تصحیح و تفسیر او رسیده بود، از طرف والتر هنینگ و امیل بنونیست و دکتر محمد باقر ( از کشور پاکستان ) مورد تقدیر قرار گرفت.


کلمات دیگر: