کلمه جو
صفحه اصلی

قدیر

فارسی به انگلیسی

almighty

فارسی به عربی

قوی

عربی به فارسی

توانا , قابل , لا يق , با استعداد , صلا حيتدار , مستعد , قادر مطلق , قادر متعال


فرهنگ اسم ها

اسم: قدیر (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: qadir) (فارسی: قدير) (انگلیسی: ghadir)
معنی: توانا، قادر، از نامهای خداوند، از نام ها و صفات خداوند

(تلفظ: qadir) (عربی) (در قدیم) توانا ، قادر ؛ از نام‌ها و صفات خداوند .


مترادف و متضاد

almighty (صفت)
قادر مطلق، توانا بر همه چیز، قدیر

فرهنگ فارسی

دارای قدرت، توانا، یکی ازنامهای باری تعالی
( صفت ) ۱ - توانا ۲ - یکی از نامهای خدای تعالی .
نامی از نامهای خدای تعالی

فرهنگ معین

(قَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - توانا. ۲ - یکی از نام های خداوند.

لغت نامه دهخدا

قدیر. [ ق َ ] ( ع ص ) توانا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ان اﷲ علی کل شی قدیر. ( قرآن کریم ). || پخته در دیگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

قدیر. [ ق ُ دَ ] ( ع اِمصغر ) مصغر قِدر. دیگ کوچک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

قدیر. [ ق َ ]( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی. ( ناظم الاطباء ).

قدیر. [ ق َ ] (ع ص ) توانا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ان اﷲ علی کل شی ٔ قدیر. (قرآن کریم ). || پخته در دیگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


قدیر. [ ق َ ](اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (ناظم الاطباء).


قدیر. [ ق ُ دَ ] (ع اِمصغر) مصغر قِدر. دیگ کوچک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

۱. از نام ها و صفات باری تعالی.
۲. (صفت ) [قدیمی] دارای قدرت، توانا.

دانشنامه عمومی

قدیر فیلمی به کارگردانی رضا علامه زاده و نویسندگی ابراهیم مکی ساختهٔ سال ۱۳۵۱ است.
تقی مختار
مرجان
آرمان
حسن شاهین
کامران باختر
هنگامه
رضا رخشانی
مهری ودادیان
محسن مهدوی
قدیر (تقی مختار)، به اتهام قتل اکبر، (آرمان) پس از ده سال از زندان آزاد می شود...

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است
این اسم و صفت الهی، مبالغه از قادر است و مقتدر نیز بر مبالغه در قدرت دلالت دارد. قدیر صفت مشبّهه به معنای همیشه توانا و قادر بودن است. این صفت با واژه «قدیر» 45 بار و با واژه «قادر» 11 بار و با واژه «مقتدر» 4 بار در قرآن ذکر شده است:
«...واللّهُ عَلی کُلِّ شَیء قَدیر». (سوره آل عمران(3)، 189)
فرهنگ قرآن، جلد 22، صفحه 574.

[ویکی الکتاب] معنی قَدِیرٌ: همواره و بسیارقدرتمند -همواره و بسیار توانا-آنکه همواره و بسیارتقدیر می کنند-آنکه همواره و بسیاراندازه تعیین می کنند(از ماده قدر است که به معنای تقدیر و اندازهگیری است ."قدیر" یکی از اسماء حسنای خدای تعالی است که مرکز همه قدرتها است . کلمه قدرت هر گ...
معنی مُّقْتَدِرٍ: قادر و توانا با قدرت عظیم (کلمه مقتدر نیز معنیش نزدیک به کلمه قدیر است و به همین معنا است چیزی که هست در غیر خدای تعالی هم استعمال میشود ، و در غیر خدا معنایش متکلف و مکتسب قدرت است ، یعنی کسی که برای به دست آوردن قدرت خود را به زحمت میاندازد ، و خود...
معنی مُّقْتَدِرُونَ: آنانکه توانایی انجام هرکاری که اراده کنند را دارند (کلمه مقتدر معنایش نزدیک با کلمه قدیر است و به همین معنا است .چیزی که هست در غیر خدای تعالی هم استعمال میشود ، و در غیر خدا معنایش متکلف و مکتسب قدرت است ، یعنی کسی که برای به دست آوردن قدرت خود را ب...
ریشه کلمه:
قدر (۱۳۲ بار)

پیشنهاد کاربران

بسیار توانا

کسی که توانایی انجام کاری را دارد

امیر محمد احمدپور


کلمات دیگر: