کلمه جو
صفحه اصلی

شراه

فرهنگ فارسی

این نام به فرقه خوارج اطلاق شده بسبب آنکه ایشان معتقد بودند که جان خود را در راه خدا معامله میکنند و درین باب بقول باری تعالی استناد میکردند :و من الناس من یشتر ی نفسه ابتغائ مرضاه الله .
یا شری شتری فرومایه از شتران و گزیده آن از لغات اضداد است .

لغت نامه دهخدا

شراة. [ ش َ ] (اِخ ) کوهی است . (منتهی الارب ). کوه مرتفع شامخی است در طرف پایین عسفان که مسکن قرود است .در اینجا عقبه ای است که راه مسافر عسفان به ناحیه ٔ حجاز است و آن را خریطه گویند. (از معجم البلدان ).


شراة. [ ش َ ] (اِخ ) موضعی است میان دمشق و مدینه . (منتهی الارب ).


شراة. [ ش َ ] (ع ص ، اِ) شری . شتری فرومایه از شتران . || گزیده ٔ شتران ، از لغات اضداد است . (از منتهی الارب ). و رجوع به شری شود.


( شراة ) شراة. [ ش َ ] ( ع ص ، اِ ) شری. شتری فرومایه از شتران. || گزیده شتران ، از لغات اضداد است. ( از منتهی الارب ). و رجوع به شری شود.

شراة. [ ش ُ ] ( اِخ ) فرقه ای از خوارج. ( منتهی الارب ). نامی است که خوارج به خود داده اند. اهل نهروان و آن کسانی باشند که خارج از طاعت امام گمان میکنند که فروخته اند دنیای خود را به آخرت. ( از یادداشت مؤلف ). ج ِ شاری.( از ناظم الاطباء ). رجوع شود به شاری و خوارج. و ضحی الاسلام ص 290، الوزراء و الکتاب ص 184، سیرة عمربن عبدالعزیز ص 229، تاریخ کرد ص 132، البیان و التبیین ج 1 ص 54، 55 و 309، ج 2 ص 198 و 163، العقدالفرید ج 1ص 166، ج 5 ص 239 و 393 و کازیمیریسکی ج 1 ص 1224.

شراة. [ ش َ ] ( اِخ ) موضعی است میان دمشق و مدینه. ( منتهی الارب ).

شراة. [ ش َ ] ( اِخ ) کوهی است. ( منتهی الارب ). کوه مرتفع شامخی است در طرف پایین عسفان که مسکن قرود است.در اینجا عقبه ای است که راه مسافر عسفان به ناحیه حجاز است و آن را خریطه گویند. ( از معجم البلدان ).

شراة. [ ش ُ ] (اِخ ) فرقه ای از خوارج . (منتهی الارب ). نامی است که خوارج به خود داده اند. اهل نهروان و آن کسانی باشند که خارج از طاعت امام گمان میکنند که فروخته اند دنیای خود را به آخرت . (از یادداشت مؤلف ). ج ِ شاری .(از ناظم الاطباء). رجوع شود به شاری و خوارج . و ضحی الاسلام ص 290، الوزراء و الکتاب ص 184، سیرة عمربن عبدالعزیز ص 229، تاریخ کرد ص 132، البیان و التبیین ج 1 ص 54، 55 و 309، ج 2 ص 198 و 163، العقدالفرید ج 1ص 166، ج 5 ص 239 و 393 و کازیمیریسکی ج 1 ص 1224.


پیشنهاد کاربران

نام منطقه ای در ملایر است. که حدود سیصد روستا در ان است که شاید به لحجه لری بیان شده است وبه گویش لری در طی سالیان دچار تغیر شده شه راه , چراه



کلمات دیگر: