نام کتابی است در دو جلد
روایات
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
روایات. [ رِ ] ( ع اِ )قیاساً ج ِ روایت است. رجوع به روایت و روایة شود.
روایات. [ ] ( اِخ ) بطنی است از صبیحیین از قبایل عرب که پس از فتح صلاح الدین درمصر اقامت گزیدند. رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 323 شود.
روایات. [ رِ ] ( اِخ ) نام کتابی است در دو جلد شامل «وجر»، فتوای موبذان ایران که درمدت سیصد سال یعنی از 847 تا 1142 یزدگردی به هند فرستاده شده است و این فتوی در مقابل پرسش پارسیان مقیم هند درباره حرمت قتل جانوران صادر شده است. رجوع به فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ص 196 شود.
روایات. [ ] ( اِخ ) بطنی است از صبیحیین از قبایل عرب که پس از فتح صلاح الدین درمصر اقامت گزیدند. رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 323 شود.
روایات. [ رِ ] ( اِخ ) نام کتابی است در دو جلد شامل «وجر»، فتوای موبذان ایران که درمدت سیصد سال یعنی از 847 تا 1142 یزدگردی به هند فرستاده شده است و این فتوی در مقابل پرسش پارسیان مقیم هند درباره حرمت قتل جانوران صادر شده است. رجوع به فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ص 196 شود.
روایات . [ ] (اِخ ) بطنی است از صبیحیین از قبایل عرب که پس از فتح صلاح الدین درمصر اقامت گزیدند. رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 323 شود.
روایات . [ رِ ] (اِخ ) نام کتابی است در دو جلد شامل «وجر»، فتوای موبذان ایران که درمدت سیصد سال یعنی از 847 تا 1142 یزدگردی به هند فرستاده شده است و این فتوی در مقابل پرسش پارسیان مقیم هند درباره ٔ حرمت قتل جانوران صادر شده است . رجوع به فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ص 196 شود.
روایات . [ رِ ] (ع اِ)قیاساً ج ِ روایت است . رجوع به روایت و روایة شود.
پیشنهاد کاربران
احادیث
داستان ها، حکایات
کلمات دیگر: