hunting, chase, fishing
صیادی
فارسی به انگلیسی
hunting, sportsmanship
فرهنگ فارسی
عمل و شغل صیاد شکار .
لغت نامه دهخدا
صیادی. [ص َی ْ یا ] ( حامص ) عمل صیاد. شکار کردن :
هست آئین نیک صیادی
مرگ یا دانه گرنه آزادی.
هست آئین نیک صیادی
مرگ یا دانه گرنه آزادی.
دهخدا.
پیشنهاد کاربران
صیادی : احمد بن عبدالرحیم بن عثمان حسینی رفاعی صیادی از عرفای قرن هفتم هجری است . کتاب " الوظائف الاحمدیه فی مناقب الرفاعیه " از اوست . صیادی در سال ۶۷۰ ه. ق. درگذشت . ( ریحانه الادب ج ۳ ص ۴۸۱ )
کلمات دیگر: