کلمه جو
صفحه اصلی

افتاب گردان


مترادف افتاب گردان : ( آفتاب گردان ) چتر، سایبان، آفتاب پرست، آفتاب گردک

فارسی به انگلیسی

visor, sunflower, sun - shade, sun - protector

فارسی به عربی

شمسیة

مترادف و متضاد

sunshade (اسم)
ساباط، سایبان، چتر افتابی، افتاب گردان

visor (اسم)
افتاب گردان، لبه پیش امده کلاه

vizor (اسم)
افتاب گردان، لبه پیش امده کلاه

فرهنگ فارسی

( آفتاب گردان ) ( صفت ) ۱ - سایبان . ۲ - چتر . ۳ - قطعهای از چرم پارچ. ضخیم یا مقوای که آنرا مانند لب. کلاه سازند و مقابل پیشانی بندند تا از تابش آفتاب جلوگیری کند . ۴ - لب. کلاه که مانع تافتن آفتاب بچهره گردد .
سایبان چتر

فرهنگ معین

( آفتاب گردان ) (گَ ) ۱ - (ص فا. ) سایبان ، چتر. ۲ - پارچة ضخیم یا لبة کلاه که جلو تابش آفتاب بر چهره را می گیرد. ۳ - (اِمر. ) گیاهی از تیرة مرکبان که تخم آن را تف داده یا روغن گیرند.

لغت نامه دهخدا

( آفتاب گردان ) آفتاب گردان. [ گ َ ] ( اِ مرکب ) سایبان. چتر. || لبه ای جدا که بر مقدم کلاه پیوستندی در سفرها تا آفتاب بر روی کمتر تابد. || گلی که ساق آن بستبری ِ دو ابهام و درازای آن ببالای آدمی و بیشتر رسد با برگهای بزرگ و مزغّب و گلی زرد و پهن و بزرگ چون صحنی خرد، وتخم آن را چون تخمه هندوانه سمچکی در گیلان تفت داده و مغز آن را خورند. تنوم. دوارالشمس. || آفتاب پرست. حربا. روزگردک. ( محمودبن عمر ). بوقلمون.

فرهنگ عمید

( آفتاب گردان ) گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زردرنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند. روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، گل آفتاب گردش، آفتاب گردک، روزگردان.
۱. آنچه برای جلوگیری از تابش آفتاب به بدن به کار ببرند، مانند سایه بان و چتر.
۲. تکۀ چرم یا پارچۀ ضخیم که آن را مانند لبۀ کلاه درست می کنند و در تابستان بالای پیشانی می بندند که آفتاب به چهره نتابد، لبۀ کلاه.

دانشنامه عمومی

آفتابگردان. گل آفتاب گردان یا گل آذریون (عربی شدهٔ آذرگون) (نام علمی: Helianthus annuus) نام یک گونه از سردهٔ آفتاب گردان است. گل آفتاب گردان گیاهی است یک ساله و تا حدود سه متر رشد می کند. گل آن درشت و زیبا و به قطر ۳۵ سانتیمتر می باشد. در وسط گل قرمز رنگ آن دایره ای قهوه ای رنگ وجود دارد که تخم های آفتاب گردان دورادور آن را گرفته اند. این گیاه در اکثر نقاط دنیا وجود دارد. از تخم آفتاب گردان روغن گرفته می شود که اشباع نشده است و برای پخت وپز مناسب است.
آفتاب گردان های گل دار خورشید را در آسمان دنبال نمی کنند.
سر این گیاه ها تمام روز روبه یک جهت (معمولاً شرق) باقی می ماند.
البته در یکی از مرحله های اولیه رشد آن ها، غنچه ها آفتاب را دنبال می کنند و قرار گرفتن همهٔ آفتاب گردان ها در یک جهت در زمان رشد کامل به همین دلیل است.
در ادبیات فارسی از واژه آذریون که عربی شدهٔ آذرگون است برای نام بردن از این گل استفاده شده است.
قاآنی می سراید:
از دانه گل آفتاب گردان برای روغن کشی برای تهیه روغن خوراکی استفاده می شود.

آفتابگردان (ابهام زدایی). آفتابگردان (ابهام زدایی) ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گل آفتابگردان، گیاهی از خانوادهٔ گل ستاره ای ها
گل های آفتابگردان، مجموعه ای از نقاشی های وَنسان وَن گوگ
خانه آفتابگردان
کهکشان آفتاب گردان
آفتاب گردان دریایی
گل های آفتابگردان (مجموعه تلویزیونی)
مزرعه آفتابگردان
آفتابگردان (روزنامه)
گل آفتاب گردانیان

آفتابگردان (روزنامه). روزنامهٔ آفتابگردان اولین روزنامه تخصصی برای کودکان و نوجوانان در ایران بود که به همراه روزنامه همشهری (روزنامه صبح تهران) به صاحب امتیازی شهرداری تهران توسط مؤسسه همشهری از ۱۸ تیر ۱۳۷۳ تا ۲۹ آبان ۱۳۷۶ منتشر می شد. این روزنامه نخستین روزنامه کودکان و نوجوانان در خاورمیانه و از اولین روزنامه های کودکان در دنیا بود. این روزنامه در پی انتشار مطلب طنزی دربارهٔ عملکرد جانبدارانه صدا و سیمای ایران در طرفداری از یکی از کاندیداهای هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ در تاریخهای ۱۱ و ۲۹ اردیبهشت ۱۳۷۶ (چهار روز پیش از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶)، توقیف و تعطیل شد.
کیهان بچه ها
همشهری (روزنامه)
برخی از نویسندگان و خبرنگاران شناخته شده ای که کار خود را در روزنامه آفتابگردان آغاز کردند یا فعالیت خود را در آن ادامه دادند عبارتند از:شادی صدر (وکیل و روزنامه نگار فمینیست ایرانی و فعال حقوق زنان)،پناه فرهاد بهمن (خبرنگار بخش فارسی بی بی سی)،بزرگمهر حسین پور (کاریکاتوریست و کارگردان انیمیشن)،سام چیت ساز (عکاس و پزشک متخصص قلب و عروق)،حدیث لزرغلامی (نویسنده کتاب کودک)،سوده غفاری (نویسنده)،آتوسا صالحی (شاعر، نویسنده و مترجم کتاب های کودکان و نوجوانان)،محمدرضا محمدی پاشاک (نویسنده)،هوتن ابوالفتحی (روزنامه نگار)،اویس طوفانی (روزنامه نگار)
روزنامه آفتابگردان در هشت صفحه رنگی منتشر می شد.
http://www.hamshahrilinks.org/Roozshomar.htmhttp://www.farhangsara.com/favalin_matboat_rangi.htmhttp://www.fardanews.com/fa/mobile/366960http://maatine.com/88-04-20_khabarchinhttp://rasaneh.farhang.gov.ir/fa/newsagency/2206/گاهشمار-مطبوعات41-

آفتابگردان (سرده). آفتابگردان (نام علمی: Helianthus) نام یک سرده از زیرخانواده کاسنیان آستروئیده است. این سرده شامل ۷۰ گونه می باشد. همه گونه های سرده آفتابگردان بومی آمریکای شمالی هستند که از این میان ۳ گونه مستثنی بوده که این ۳ گونه بومی آمریکای جنوبی می باشند. محبوب ترین گونه این سرده، گل مشهور گل آفتابگردان می باشد. گل آفتابگردان و دیگر گونه های این سرده به ویژه گونه سیب زمینی ترش استفاده غذایی و زینتی دارند. گیاهان سرده آفتابگردان یک ساله هستند و ارتفاعی از ۵۰ تا ۳۹۰ سانتی متر دارند.

دانشنامه آزاد فارسی

آفتابگردان. آفتابگَرْدان (sunflower)
آفتابگَرْدان
آفتابگَرْدان
آفتابگَرْدان
گیاهی بلندقامت، با ساقۀ ضخیم، از تیرۀ مرکبان۱ (کاسنی)، جنس Helianthus. در انتهای ساقه تک گلی با گلبرگ های زرد می روید. آفتابگردان معمولی۲ H. annus، که احتمالاً بومی مکزیک است، حدود۴.۵ متر رشد می کند. در مرکز اروپا، ایالات متحدۀ امریکا، روسیه، اوکراین، استرالیا، و ایران و بسیاری نقاط دیگر این گیاه را به صورت تجارتی می کارند و از دانۀ آن، که در بخش مرکزی طَبَق۳ گل قرار دارد، روغن می گیرند. از روغن آفتابگردان برای تهیۀ غذا و تولید مارگارین استفاده می کنند.

نقل قول ها

آفتابگردان. آفتابگردان، همچین با نام های گل آفتاب و آذریون (عربی شدهٔ آذرگون) گیاهی است از خانوادهٔ گل ستاره ای ها (Asteraceae) از جنس آفتاب گردان ها (Helianthus).
• نشانه شناسی: آفتاب گردان نام یکی از انواع آفتاب پرست است و نام این گل خصوصیت خورشیدی اش را به خوبی نشان می دهد و نه فقط نشانهٔ سوگیری و شرق گرایی است، بلکه حتی شکل شعاع دار گل بی ارتباط به شکل خورشید نیست. -> ژان شوالیه

پیشنهاد کاربران

ورتاج

غدز

در زبان ترکی به آفتابگردان، " گونه باخان" و در شهر خسروشاه آذربایجان، " آیا باخان" گفته می شود؛ تخمه آفتابگردان نیز، " سیمیشقا" ( قا ) ی ترکی به صورت ( گا ) ی فارسی تلفظ می شود. در بعضی از مناطق آذربایجان ، به تخمه آفتابگردان، " چیتداق" گفته می شود. ( در کلمه " چیتداق" و در بسیاری از کلمات دیگر ترکی ، حرف " ق" با صدای " خ" تلفظ می شود.

عباد الشمس

روزگردک. . . . .


کلمات دیگر: