کلمه جو
صفحه اصلی

هدوء

عربی به فارسی

کاهش , تخطفيف , فروکش , جلوگيري , غصب , ارامش , بي سروصدايي , اسوده , سکوت , ارام , ساکت , ساکن , ارام کردن , ساکت کردن , فرونشاندن , متانت , ملا يمت , خودداري , تسلط بر نفس , خونسردي , خنک , خنک کردن , تسکين دادن , اسودگي , اسايش خاطر , راحت


لغت نامه دهخدا

هدوء. [ هَُ ] ( ع مص ) آرمیدن. ( منتهی الارب ). آرمیدن حرکت و صوت و جز آن. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران



کلمات دیگر: