کلمه جو
صفحه اصلی

دوشان

فرهنگ فارسی

اسم ترکی ارنب است .

لغت نامه دهخدا

دوشان . (ص لیاقت ) دوشا. قابل دوشیدن . دوشیدنی . حیوانی که آن را بدوشند :
همان گاودوشان و از مادیان
فزون داشت آن مهتر تازیان .

فردوسی .


رجوع به دوشا شود.

دوشان . [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه ٔ شهرستان سنندج . در 9 هزارگزی جنوب خاور سنندج و 2 هزارگزی خاورشوسه ٔ سنندج به کرمانشاه . 348 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


دوشان . [ دُ ] (ترکی ، اِ) اسم ترکی ارنب است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). خرگوش . رجوع به خرگوش شود.


دوشان. ( ص لیاقت ) دوشا. قابل دوشیدن. دوشیدنی. حیوانی که آن را بدوشند :
همان گاودوشان و از مادیان
فزون داشت آن مهتر تازیان.
فردوسی.
رجوع به دوشا شود.

دوشان. [ دُ ] ( ترکی ، اِ ) اسم ترکی ارنب است. ( تحفه حکیم مؤمن ). خرگوش. رجوع به خرگوش شود.

دوشان. [ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه شهرستان سنندج. در 9 هزارگزی جنوب خاور سنندج و 2 هزارگزی خاورشوسه سنندج به کرمانشاه. 348 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

دوشان، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سنندج در استان کردستان ایران است.
این روستا در دهستان حومه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲٬۱۴۳ نفر (۴۸۵خانوار) بوده است.

گویش مازنی

/dooshaan/ ظرف کره گیری & خمره ی شکم دار مخصوص شیره ی خرمالو، انار، انگور و غیره

ظرف کره گیری


خمره ی شکم دار مخصوص شیره ی خرمالو،انار،انگور و غیره


پیشنهاد کاربران

مارسل دوشان. ( به فرانسه Marcel Duchamp ) در سال1887 در پاریس در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. وی تا سال 1905 در آکادمی جولیا درفرانسه به تحصیل نقاشی مشغول بود. کارهای اولیه او به سبک پست امپرسیونیسم بود اما بعدها به عنوان تاثیرگذارترین هنرمند مکتب دادا شناخته شد. هدف اصلی هنرمندان دادا این بود که معیارهای متداول زیبایی شناسی و هنری جاافتاده را در هم بریزند.
دوشان یک انقلابی واقعی بود. هرگز وارد جریان دادا نشد اما بسیار پیش از دادا به نفی زیبایی شناسی دست زده بود. مارسل دوشان خیلی زود به عنوان یک هنرمند آوانگارددر اروپا و آمریکا مشهور شد. اثر معروفش "برهنه از پله پایین می آید"او را به اوج شهرت رساند. آنچه دوشان را به اندیشه های دادا پیوند می دهد نه نقاشیهای او بر روی شیشه یا تابلوی معروف "برهنه از پله پایین می آید" بلکه " حاضرآماده های"اوست. دوشان برای نفی زیبایی شناسی یک شیء معمولی رابر میداشت و درنمایشگاه ارایه می کرد. آن شیء فاقد هر گونه ارزش زیبایی شناسانه بود و به گفته خود دوشان ملاک انتخاب اشیاء بی تفاوتی آنها بود.
تابلوی "برهنه از پله پایین می آید"
دوشان زمانی برای تابلو مونا لیزا سبیل گذاشته بود . برای نمایشگاه مستقل ها هم یک توالت فرستاده بود و اسمش را گذاشته بود چشمه آنها نمی توانستند آن را رد کنند اما در جایی سوت و کور به نمایش گذاشتند. دوشان در لغتنامه ای در باب سورئالیسم به عنوان باهوشترین و نزد بسیاری دردسرسازترین مرد نیمه اول سده بیستم توصیف شده است .
بررسی آثار مارسل دوشان
امروزه وقتی به نمایشگاه ی از آثار تجسمی به ویژه نقاشی و مجسمه می رویم؛ بیشتر با آثاری روبرو می شویم که نمایشگر یک شیء معمولی؛ یا حتی دقیقاً همان شیء روزمره ای است که از آن در زندگی مان استفاده می کنیم. شئی همچون صندلی که امروزه هم در نمایشگاه های هنرمندان مان مٌد شده است.
در ایران اگر چند دهه است که نگاهمان به جمال این نوع آثار روشن شده است ( از جنبش سقاخانه - دهه۱۳۴۰ - تا امروز ) ؛ اما در دیگر کشورها سال هاست به ظهور رسیده است. برای نمونه در روسیه و در مکتب " کانسترکتیویسم " و در آثار " ولادیمیر تاتلین" شاهد این گونه آثار هستیم. اما در این نوع آثار هنرمند برای بیان و تفکر خود چند شیء را با هم ترکیب می کند و اثری جدید پدید می آورد.
اما در سال ۱۹۱۷ اثری به نمایشگاه آمریکا را یافت که فقط یک توالت پیشآب ( ادرار ) بیش نبود و دقیقاً یک شیء مصرفی بود و هنرمند هیچ گونه دخل و تصرفی در آن نداده بود؛ و هنرمندش بر آن نام " چشمه " گذاشته بود. اگر چه درابتدا مسئولین نمایشگاه از پذیرش این اثر سر باز زده بودند اما با دلایل دوشان مجبور به پذیرش اثر شدند
این اثر از هنرمند فرانسوی " مارسل دوشان " بود؛ و این تفکر که یک شیء بدون دخل و تصرف به عنوان اثر هنری شناخته شود توسط او مطرح شد؛ و بر این گونه آثار نام " حاضر – آماده " گذاشتند. و همین آثار حاضر - آماده تاثیری شگرف بر هنرهای تجسمی دهه ی ۱۹۶۰و بر جنبش هایی همچون " مینی مالیسم " و " کانسپچوالیسم " و آثار هنری " پست مدرن " داشت
دلایل دوشان برای مسئولین نمایشگاه :
۱ - پول و هزینه فضای نمایشگاه را پرداخته ام؛ پس حق دارم.
۲ - من یک هنرمندم ( که به حق بود ) و تشخیص داده ام این شیء یک اثر هنری است.
اما واقعاً چگونه می شود این گونه اشیا را به عنوان اثر هنری پذیرفت.
دلایل:
۱ - تغییری که هنرمند در شیء از متنی به متن دیگر پدید می آورد ( آنچه در نشانه شناسی با نام جانشینی خوانده می شود )
الف ) از متن زندگی روزمره به متن هنری.
ب ) از مکان همیشگی به مکان نمایشگاه.
به عبارتی یک شیء نظیر پارو که در متن زندگی روزمره برای پارو کردن برف به کار می رود و در گوشه انبار قرار دارد؛ وقتی به متن نمایشگاه راه می یابد؛ و دوشان نام " پیش از بازوی شکسته " را بر آن گذارده؛ این شیء دیگر پارو نیست بلکه اثر هنری است.
این برخورد را در زندگی روزمره مان نیز به کار می بریم؛ برای نمونه یک سماور زغالی ( سماور آتشی ) که سال ها در زندگی پدران مان کاربرد داشته؛ امروزه به عنوان یک شیء تزیینی در بهترین جای منزل – دکور و اتاق و سالن پذیرایی – قرار می دهیم و در متن کنونی اش دیگر سماور نیست بلکه یک شیء تزیینی است.
۲ - انتخاب هنرمند؛ تفکر و ذهنیت و انگیزه هنرمند است که یک شیء را اثر هنری خطاب می کند و این برخورد هنرمند در اصل نفی هنر و نقاشی کلاسیک ( نقاشی با قلم مو و رنگ بر روی بوم ) است.
۳ - انتخاب هر شیء نیز اثر هنری شمرده نمی شود بلکه می بایست شئی باشد که هیچ گونه احساسی را به همراه نداشته باشد و به عبارتی شئی خنثی باشد. و در مدت زمان کوتاهی دچار عادت نشود.
۴ - نامی که بر اثر گذاشته می شد نیز بسیار مهم بود. به گونه ای که مفهومی غیر از عملکرد اولیه شیء را به ذهن متبادر کند؛ که نام اولیه شیء محو شود.
بنابراین حتی یک شیء روزمره که در نمایشگاه می بینیم ؛ یک اثر هنری است چون در پس این شیء یک مفهوم فلسفی نهفته است.
اما امروزه در ایران با عنوان های هنر مفهومی ( کانسپچوال ) و غیره؛ هنرمندانمان دست به ارائه آثاری می زنند که کمتر مفهومی از فرهنگ ایرانی در آن دیده می شود و دربرخی مواقع مغایر با فرهنگ ایرانی است.
چشمه، اثر مارسل دوشان
چشمه یا فواره ( به انگلیسی: Fountain ) یکی از آثار مارسل دوشان هنرمند فرانسوی در سال ۱۹۱۷ است. این اثر یکی از آثاری است که دوشان آن ها حاضرآماده ها ( به انگلیسی: Readymades ) می نامید. وی در آثاردیگری از وسایل آماده ( دم دستی ) استفاده کرده بود و در این مورد از یک پیشابگاه بهره برد و آن را با امضای R. Mutt برای نمایش عرضه کرد ، این اثر در تاریخ هنر قرن بیستم یک نقطه عطف محسوب می گردد.

کلمه" دُوْشان "در زبان ترکی به معنای " خرگوش " است که نام بعضی از شهر ها و روستا های کشور مان نیز ترکیبی از این کلمه است برای مثال " دوشان تپه " منطقه ای در تهران بزرگ یا روستای "دوشان " در استان کردستان ، همچنین از این کلمه در برخی از کشور های اروپایی که زبان ترکی در آنها نفوذ داشته از نام های پسرانه نیز می باشد .

دوشان dušan: [اصطلاح صنایع دستی] تلفظی گالشی است به معنی خم بلند دو دسته

واژه ترکی به معنی خرگوش😐


کلمات دیگر: