کلمه جو
صفحه اصلی

دورگ

فارسی به انگلیسی

mongrel, half-breed, cross-bred, hybird


فرهنگ فارسی

ذوجنبتین . دو رگه .

لغت نامه دهخدا

دورگ. [ دُ رَ ] ( ص مرکب ) ذوجنبتین. ( لغات فرهنگستان ). دورگه. هجین. حیوان از دو جنس مختلف زاده. که پدر از نوعی و مادر از نوعی دیگر دارد: سگهای گرگی دورگند. این اسب یا خروس دورگ است ؛ یعنی اسبی که مادر او عربی و پدرش ترکمانی است یا خروسی که مثلاً از مرغ لاری و خروس عادی است. ( از یادداشت مؤلف ). || توسعاً کودکی که از دو خانواده ناکفو یا دو نژاد مختلف تولد شده است : محمود غزنوی دورگ بود که پدر ترک و مادر سگزی داشت. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دورگه شود.

دانشنامه عمومی

شهر دورگ (به انگلیسی: Durg) با جمعیت ۲۸۳٫۳۳۹ نفر در ایالت چتیسگر در کشور هند واقع شده است.• پیش شماره• +0788
در Chhattisgarh and هند
• تراکم جمعیت
• ۱۴۵ بر کیلومتر مربع (۳۷۶ بر مایل مربع)

گویش مازنی

ببر مازندران


/dorag/ ببر مازندران


کلمات دیگر: