مترادف بد خلق : آتش مزاج، بداخلاق، بدخو، آتشین مزاج، عصبی، بدعنق، تندخلق، تندخو، خشمگین، زشت خو، کج خلق ، ناساز، ناموافق، نساز، بی مدارا
متضاد بد خلق : خوش اخلاق، خوش خلق، ملایم، مداراگر
برابر پارسی : کژ رفتار، بد خوی
bad-tempered, cantankerous, fretful, ill-tempered, liverish, peevish, pettish, snappish, sour, stern, surly, ugly, waspish
حاد الطبع