سخط , سیاج
نرده کشیدن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
نرده کشیدن، توبیخ کردن
پناه دادن، نرده کشیدن، حفظ کردن، شمشیر بازی کردن، نرده دار کردن
بستن، نرده کشیدن، اعتصاب کردن، افسار کردن، مراقبت کردن، جلو کسی راه رفتن یا ایستادن
فرهنگ فارسی
با نرده گرد چیزی حصار بستن .
لغت نامه دهخدا
نرده کشیدن. [ ن َ دَ / دِ ک َ/ ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) با نرده گرد چیزی حصار بستن.
کلمات دیگر: