کلمه جو
صفحه اصلی

بدعت گذار


مترادف بدعت گذار : بدعت گر، بدعت آفرین، مبدع

متضاد بدعت گذار : ارتدوکس

فارسی به انگلیسی

heretic, starter, trendsetter, innovator

innovator, heretic


heretic, starter, trendsetter


فارسی به عربی

زندیق , فاجر , مبتکر

مترادف و متضاد

heretic (اسم)
مرتد، بدعت گذار، ملحد

miscreant (اسم)
پست، خبیی، خونی، بدعت گذار، خدا نشناس

innovator (اسم)
بدعت گذار، مبتکر، نو اور

پیشنهاد کاربران

بدعتگذار: به معنای" آورنده بدعت"یا "بنیاد کننده بدعت". املای آن به همین صورت یعنی با حرف ذ صحیح است و نه به صورت بدعتگزار.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۶۴. )


کلمات دیگر: