مترادف پیشگو : غیب گو، فالگو، کاهن
پیشگو
مترادف پیشگو : غیب گو، فالگو، کاهن
فارسی به انگلیسی
predictor, prophesier, prophet, fateful, (women) prophetess
prophesier, prophet, fateful
مترادف و متضاد
غیبگو، فالگو، کاهن
طالع بین، پیشگو
طالع بین، پیشگو، پیشگویی کننده
پیشگو، تشخیص دهنده قبلی مرض
فرهنگ فارسی
پیش گوینده، آنکه پیش ازدیگری سخن گویداز آینده
( صفت )۱- آنکه از پیش گویدکسی که از قبل گفتن آغازد. ۲- آنکه قبل از وقوع امور از آنها خبر دهد. ۳- آنکه در حضور شاهان و بزرگانزایران و واردان را بشناساندمعرف: مرو فارا طبع محمود تو آمد پیشگو مر سخارادست مسعود تو آمد ترجمان . ( ازرقی ) ۴- کسی که سپاهیان را پیش شاهان سان دهد عارض لشکر.۵- کسی که مقاصد مردم را بخدمت شاهان و بزرگان عرض کند امیر عرض مرعرض .
پیشگوی که از پیش گوید
( صفت )۱- آنکه از پیش گویدکسی که از قبل گفتن آغازد. ۲- آنکه قبل از وقوع امور از آنها خبر دهد. ۳- آنکه در حضور شاهان و بزرگانزایران و واردان را بشناساندمعرف: مرو فارا طبع محمود تو آمد پیشگو مر سخارادست مسعود تو آمد ترجمان . ( ازرقی ) ۴- کسی که سپاهیان را پیش شاهان سان دهد عارض لشکر.۵- کسی که مقاصد مردم را بخدمت شاهان و بزرگان عرض کند امیر عرض مرعرض .
پیشگوی که از پیش گوید
فرهنگ معین
(ص فا. ) ۱ - کسی که رویدادی را پیش از روی دادن می گوید. ۲ - کسی که حرف مردم را به عرض شاهان و بزرگان می رساند.
لغت نامه دهخدا
پیشگو. ( نف مرکب ) پیشگوی که از پیش گوید. که از قبل گفتن آغازد. || که قبل از وقوع از آن آگاهی دهد. پیشگوی. نبی. کسی که از آینده خبر دهد. ( فرهنگ نظام ). || آنکه در حضور بزرگان و شاهان زائرین را شناساند. معرف. کسی که چون بمجلس بزرگان درآید شخصی بیان حسب و نسب او کند تا اهل مجلس بر آن مطلع شده و تعظیم کنند. کسی که پیش پادشاهان شناسائی مردم دهد. شخصی باشد که چون کسی بمجلس پادشاهان و وزراء و صدور واکابر و اشراف درآید، بیان حسب و نسب او کند تا اهل مجلس بر حال او اطلاع یابند و فراخور آن بتعظیم و تکریم او قیام و اقدام نمایند، و آنرا بعربی معرف خوانند. ( از جهانگیری ). شخصی را گویند که در مجلس سلاطین و امراء و اکابر صدارت شخصی کند و به ایشان بشناسد وآن شخص را بعربی معرف خوانند. ( برهان ) :
مر وفا را طبع محمود تو آمد پیشگو
مر سخا را دست مسعود تو آمد ترجمان.
بپذیر عذرم ای کرمت پیشگوی من.
مر وفا را طبع محمود تو آمد پیشگو
مر سخا را دست مسعود تو آمد ترجمان.
ازرقی.
گر کند گشت تیغ زبانم ز مدح توبپذیر عذرم ای کرمت پیشگوی من.
شرف شفروه.
|| حاجب و عارض لشکر. کسی که سپاهیان و سواران را پیش پادشاهان سان دهد. || نقیب. || کسی که عرض مقاصد مردم بخدمت پادشاهان و امرا و اکابر و صدور کند و او را در این روزگار [ هنگام تألیف فرهنگ جهانگیری 1009 هَ. ق. ] میر عرض خوانند. ( جهانگیری ). آنکه عرض مطلب بخدمت پادشاهان و میهمان کند. ( آنندراج ). شخصی که مطالب مردم را بعرض سلاطین میرساند و او را در هندوستان میر عرض و در دکن بخبردار گویند. ( برهان ).فرهنگ عمید
کسی که آینده را پیش بینی کند، کسی که از آینده خبر بدهد.
دانشنامه عمومی
پیشگو (فیلم ۲۰۱۹). پیشگو (به انگلیسی: Sibyl) فیلمی درام به کارگردانی ژوستین تریه محصول سال ۲۰۱۹ است. این فیلم برای رقابت در بخش اصلی جشنواره کن ۲۰۱۹ انتخاب شد.
مه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-05) (کن)
مه ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-05) (کن)
wiki: ماتریکس می باشد.
یک مقیم غیر طبیعی در ماتریکس. او می تواند آینده را ببیند. مورفیس اعضای خدمه خود را به دیدن او می برد. او همچنین مسئول اصلی پیشگویی است که درباره وجود شخص یگانه بحث می کند.
یک مقیم غیر طبیعی در ماتریکس. او می تواند آینده را ببیند. مورفیس اعضای خدمه خود را به دیدن او می برد. او همچنین مسئول اصلی پیشگویی است که درباره وجود شخص یگانه بحث می کند.
wiki: پیشگو (ماتریکس)
پیشنهاد کاربران
از واژه fortune - teller هم استفاده بشه
Clairvoyant
psychic
کلمات دیگر: