کلمه جو
صفحه اصلی

ادیبانه


برابر پارسی : ادبمندانه

فارسی به انگلیسی

literary, in a literary style

in a literary style


literary


فارسی به عربی

ادبی

مترادف و متضاد

literary (صفت)
ادیب، ادبی، کتابی، ادیبانه، ادبیاتی، وابسته به ادبیات

clerkly (صفت)
وابسته به کشیش، فاضلانه، ادیبانه

فرهنگ فارسی

۱ - مانند ادیبان : ادیبانه سخن گفت . ۲ - ( صفت ) ادبی مربوط بادبیات : بیانات ادیبانه .

فرهنگ معین

(اَ نِ ) [ ع - فا. ] ۱ - (ق . ) مانند ادیبان . ۲ - (ص . ) ادبی ، مربوط به ادبیات .

فرهنگ عمید

۱. مانند ادیبان، ادیب مانند، به روش ادبی.
۲. (صفت ) دارای فنون ادب، ادبی.


کلمات دیگر: