کلمه جو
صفحه اصلی

بدبینی


مترادف بدبینی : بدگمانی، بددلی، شکاکی

متضاد بدبینی : خوش بینی، خوش گمانی

فارسی به انگلیسی

cynicism, pessimism

pessimism


فارسی به عربی

تشاوم

مترادف و متضاد

downbeat (اسم)
بدبینی

pessimism (اسم)
بدبینی، صفت بد، بدی مطلق، فلسفه بدبینی

بدگمانی، بددلی، شکاکی ≠ خوش‌بینی، خوش‌گمانی


فرهنگ فارسی

نگرشی که برحسب آن روند امور رو به تباهی است و آرزوهای آدمی برآورده نمی‌شود


۱ - عمل بدبین ببد گمانی نگریستن در امری یا در هم. امور مقابل خوش بینی . ۲ - اعتقاد باینکه جهان پر از بدبختی و یائ س و حرمان است مقابل خوش بینی .

لغت نامه دهخدا

بدبینی. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل بدبین. ببدگمانی نگریستن در امری یا در همه امور.
- بدبینی کردن ؛ به دیده سؤظن در امور نگریستن. عیب جویی کردن :
مکن هیچ بدبینی از دیگران
وگر نیک بینی تو خو کن برآن.
( گرشاسب نامه ).
|| در اصطلاح فلسفه ، اعتقاد به اینکه جهان پر از بدبختی و یأس و حرمان است . مقابل خوش بینی. ( فرهنگ فارسی معین ). دهرنکوهی.

فرهنگ عمید

بدگمانی، بدبین بودن.

دانشنامه عمومی

بدبینی نگرشی است که در آن روند امور رو به تباهی است و آرزوهای آدمی برآورده نمی شود. برپایهٔ این نگرش، پلیدی ها و سختی های زندگی بر خوبی ها و خوشی های آن سنگینی می کنند. قضاوت های ارزشی ممکن است بطور چشمگیری در میان افرادِ متفاوت فرق کنند. یک نمونهٔ رایجِ این پدیده، پرسش «آیا نیمهٔ لیوان پر یا خالی است؟» می باشد. در چنین موقعیتی، تصور اینکه آن چیز خوب یا بد است، می تواند به ترتیب خوش بینی یا بدبینی نامیده شود. تفکر بدبینانه در طول تاریخ بر تمام شیوه های تفکر تأثیر گذارده است.
کلبی گری
بدبینی تدافعی
قوانین مورفی
هیچ انگاری
خوش بینی
پارانویا
مسئله شر
تئودیسه
بدبینی فلسفی دیدگاه مرتبطی است که دنیا را با شیوه ای به شدت ناخوشبینانه می بیند. فیلسوفانِ بدبین، معمولاً پوچ انگارِ معتقد به اصالت وجود هستند. به باور آن ها زندگی هیچ ارزش یا معنایی ندارد. پاسخ آن ها به این شرایط بسیار متفاوت است.
بدبینی فلسفی بیشتر با هنر و ادبیات پیوند یافته است. فلسفهٔ شوپنهاور در میان آهنگسازانی چون واگنر، برامس، و مالر بسیار محبوب بوده است. چندین فیلسوف بدبین به نوشتن رمان یا شعر پرداختند که از آن میان می توان به کامو و لئوپاردی اشاره کرد.

فرهنگستان زبان و ادب

{pessimism} [روان شناسی] نگرشی که برحسب آن روند امور رو به تباهی است و آرزوهای آدمی برآورده نمی شود

پیشنهاد کاربران

- سوءالعین ؛ بدی چشم. بدبینی :
پَرِّ طاووست مبین و پای بین
تا که سوءالعین نگشاید کمین.
مولوی.


کلمات دیگر: