وقایع نگار
فارسی به انگلیسی
minute - writer, secretary, annalist
فارسی به عربی
کاتب الیومیات
مترادف و متضاد
وقایع نگار، تاریخچه نویس
وقایع نگار، روزنامه نگار، نویسندهء دفتر خاطرات روزانه
فرهنگ فارسی
← رویدادنگار
(صفت ) کسی که حوادث و اتفاقات عهد . پادشاهی را یاد داشت و ضبط کند .
لغت نامه دهخدا
وقایعنگار. [ وَ ی ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) وقایعنگارنده. اخبارنویس. ( آنندراج ). کسی که حوادث و اتفاقات عهد پادشاهی را یادداشت و ضبط کند. خبرنگار. ( ناظم الاطباء ). واقعه نگار. وقایعنویس.
فرهنگ عمید
کسی که حوادث و اخبار را می نویسد.
فرهنگستان زبان و ادب
[باستان شناسی، علوم کتابداری و اطلاع رسانی] ← رویدادنگار
پیشنهاد کاربران
کسی که همان لحظه حادثه می نویسد
کلمات دیگر: