کلمه جو
صفحه اصلی

بدبیاری


مترادف بدبیاری : بدشانسی، بداقبالی

فارسی به انگلیسی

adversities, contretemps, disaster, misadventure, mischance, misfortune, reversal, reverse, trouble, bad luck especially in gamblng

bad luck especially in gambling


adversities, contretemps, disaster, misadventure, mischance, misfortune, reversal, reverse, trouble


مترادف و متضاد

بدشانسی، بداقبالی


فرهنگ فارسی

در تداول عامه بد اقبالی پیاپی .

لغت نامه دهخدا

بدبیاری. [ ب َ بیا ] ( حامص مرکب ) در تداول عامه ، بداقبالی پیاپی. با حوادث بد و شوم روبرو شدن. بدبختی. مقابل خوش بیاری و خوشبختی. ( یادداشت مؤلف ).


کلمات دیگر: