کلمه جو
صفحه اصلی

بی عفت


مترادف بی عفت : بی عصمت، بی ناموس، ناپاک، نانجیب

متضاد بی عفت : عفیف، عفیفه

فارسی به انگلیسی

impure, promiscuous, unchaste

unchaste


impure, promiscuous


فارسی به عربی

دعی , ضوء , فاجر

مترادف و متضاد

bawdy (صفت)
شنیع، زشت، ناپسند، بی عفت، هرزه، مربوط به جاکشی

light (صفت)
خفیف، خل، چابک، باز، تابان، روشن، ضعیف، بی عفت، زود گذر، هوس باز، سبک، هوس امیز، اسان، اندک، سهل، سهل الهضم، کم، اهسته، سبک وزن، بی غم و غصه، وارسته، کم قیمت

foul-mouthed (صفت)
فحاش، بدزبان، بی عفت، بیعار، بد دهن، هرزه دهن، هرزه گو

immodest (صفت)
جسور، گستاخ، بی شرم، پر رو، بی عفت، نا نجیب، مستهجن

unchaste (صفت)
بی عفت، الوده دامن، بی عفاف

بی‌عصمت، بی‌ناموس، ناپاک، نانجیب ≠ عفیف، عفیفه


لغت نامه دهخدا

بی عفت. [ ع ِف ْ ف َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + عفت ) که عفت نداشته باشد. بی تقوی. ناپرهیزگار. رجوع به عفت شود.


کلمات دیگر: