کلمه جو
صفحه اصلی

بی شکیب


مترادف بی شکیب : بی تاب، بی صبر، بی طاقت، بی قرار، ناحمول، ناشکیب

متضاد بی شکیب : شکیبا، صبور

فارسی به انگلیسی

impatient


hotheaded, restless, impatient

hotheaded, restless


مترادف و متضاد

بی‌تاب، بی‌صبر، بی‌طاقت، بی‌قرار، ناحمول، ناشکیب ≠ شکیبا، صبور


فرهنگ فارسی

بی صبر و بیقرار . بی تحمل . بی صبر .
ناشکیب، بی صبر، بی قرار

لغت نامه دهخدا

بی شکیب. [ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + شکیب ) بی صبر و بی قرار. ( آنندراج ).بی تحمل. بی صبر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شکیب شود.

فرهنگ عمید

ناشکیب، بی صبر، بی قرار.


کلمات دیگر: