مترادف مستحسن : پسندیده، خوب، ستوده، نغز، نیک، نیکو
متضاد مستحسن : قبیح
praiseworthy, acceptable, admirable, pleasing
مقتضي , مصلحتي , مقرون بصلا ح , قابل توصيه
پسندیده، خوب، ستوده، نغز، نیک، نیکو ≠ قبیح
سوزنی .
سعدی .
مستحسن . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استحسان . نیکوشمرنده . (اقرب الموارد). نیک پندارنده . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به استحسان شود.