کلمه جو
صفحه اصلی

بقایای کشتی

فرهنگ فارسی

آنچه از کشتی شکسته یا بار آن بر جای مانده یا در دریا پراکنده شده یا به ساحل رسیده باشد


فرهنگستان زبان و ادب

{shipwreck , wreck , wreckage} [حمل ونقل دریایی] آنچه از کشتی شکسته یا بار آن بر جای مانده یا در دریا پراکنده شده یا به ساحل رسیده باشد


کلمات دیگر: