کلمه جو
صفحه اصلی

ایران سپاهبد

فرهنگ فارسی

رئیس طبقه جنگیان ایران در زمان ساسانیان .

لغت نامه دهخدا

ایران سپاهبد. [ س ِ ب َ ] ( اِ مرکب ) رئیس طبقه جنگیان ایران در زمان ساسانیان. ( از دائرةالمعارف فارسی ). ایران سپاهبذ. و رجوع به ایران در زمان ساسانیان شود.

دانشنامه عمومی

ایران سپاهبد: فرمانده کل ارتش شاهنشاهی ساسانی بود.
از آغاز دورهٔ ساسانی (۲۲۴–۶۵۱) تا سدهٔ پنجم میلادی به فرمانده کل قوای ایرانشهر، ایران سپاهبد (به پهلوی:Ērān-spāhbed) یا سپاهبدان سپاهبد می گفتند. در مورد این عنوان ریکا گیزلن معتقد است که این لقب به معنای فرماندار یک ناحیه در ایران دوره ساسانی است و این عبارت «ایران سپاهبد سمتِ …» را به کار می برد در حالی که آرتور کریستین سن اعتقاد دارد که این یک سمت و فرمانده کل ارتش ساسانی بوده است، به هرحال اختلاف نظراتی در این مورد وجود دارد.این سردار که معمولاً از بین نجبا و خاندان های بزرگ برگزیده می شد اما در پاره ای از موارد حتی این منصب به عناصر خیر لشکری هم اعطا می شد.اختیارات وی به مراتب بیشتر از یک نفر ژنرال فعلی بود و حتی در عقد صلح اختیار وافی داشت. سردار مذکور عضو دایره کوچک مشاوران شاهنشاه بود و کارهای ادارات جنگی را تمشیت می داد البته ایران سپاهبد در زمان پادشاهانی که خود طبع سلحشوری داشتند، چندان دارای قدرت و استقلال نبود.در زمان قباد(۴۸۸–۴۹۶ و ۴۹۹–۵۳۱) و پسرش خسرو انوشیروان(۵۳۱–۵۷۹) این مقام از بین رفت و چهار سپاهبد به فرماندهی چهار ناحیه (کوست Kust) شاهنشاهی منسوب شدند. یکی سپاهبد خراسان (شمال شرقی)، سپاهبد خوروران (جنوب غربی)، سپاهبد نیمروز (جنوب شرقی) و سپاهبد آدوربادگان (شمال غربی)این تقسیم چهارگانه از سوی مهرهای کشف شده به اثبات رسیده است. همچنین در متن پهلوی شهرستان های ایران و بندهشن و برخی دیگر دربارهٔ این نواحی آمده است،علت این تقسیم بندی این بود که در قرن پنجم میلادی شاهنشاهی ساسانی با مشکلات مرزی زیادی روبه رو شد. از قرن سوم در حنوب قبایل اعراب بدوی به ایران هجوم می آوردند، در غرب جنگ های مداوم با امپراتوری روم، بویژه بر سر ارمنستان، و در شرق هپتالیان و ترکان شروع به هجوم به ایران کرده بودند. به سختی می شد یک ایران سپاهبد در چند نقطه با دشمن بجنگد.


کلمات دیگر: