سان دادن
فارسی به انگلیسی
to parade, to pass review
parade
فرهنگ فارسی
عرض سلاح و سامان لشکر
لغت نامه دهخدا
سان دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) عرض سلاح و سامان لشکر. ( از آنندراج ذیل سان ). عرض سپاه نمودن. ( ناظم الاطباء ). عرض دادن. لشکر عرض دادن :
خوبان عجب که فیل مدارا و هند سان
تسخیر ملک دل بتطاول حواله است.
لشکر دل بر سپاه جسم و جان خوش غالب است.
خوبان عجب که فیل مدارا و هند سان
تسخیر ملک دل بتطاول حواله است.
ظهوری ( از آنندراج ).
سان دهم از قطره های خون خود صفهای دل لشکر دل بر سپاه جسم و جان خوش غالب است.
ظهوری ( از آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
نمایش دادن
کلمات دیگر: