کلمه جو
صفحه اصلی

سامان یافتن

فارسی به انگلیسی

organize

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - منظم شدن آراسته گردیدن. ۲ - خانه و زن و زندگی یافتن .

پیشنهاد کاربران

کار چون نگار شدن . [ چ ُ ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ( مص مرکب ) کنایه از رونق و نظام یافتن کار. کار چون زر شدن . ( آنندراج ) :
هر کس که بفرمان تو رام است و مسخر
از دولت اقبال تو کارش چو نگار است .

معزی ( از آنندراج ) .


کلمات دیگر: