کلمه جو
صفحه اصلی

پیازو

فرهنگ فارسی

طعامی است که آنرا اشکنه گویند

لغت نامه دهخدا

پیازو. [ زَ ] ( اِ مرکب ) مرکب از پیاز= بصل و اَو = آب. طعامی که آن را اشکنه گویند. اشکنه. پِه پیاز. طعامی مرکب از آب و پیاز داغ و پیه یا روغن. رجوع به پیازاو شود.


کلمات دیگر: