آنکه از جنگ کسب فایده و سودی کند کسیکه سود خود را در جنگ بیند یا کسی که فرسوده جنگ باشد و این کنایه از جنگ آزموده و تجربه کار است .
جنگ سود
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جنگ سود. [ ج َ ] ( ص مرکب ) آنکه از جنگ کسب فایده و سودی کند. ( ناظم الاطباء ). کسی که سود خود را در جنگ بیند یا کسی که فرسوده جنگ باشد. و این کنایه از جنگ آزموده و تجربه کار است. ( آنندراج ) :
درآمد بر او زنگی جنگ سود
بیک ضربت از تن سرش را ربود.
درآمد بر او زنگی جنگ سود
بیک ضربت از تن سرش را ربود.
نظامی.
کلمات دیگر: