جمع شدن با هم .
بحبشه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( بحبشة ) بحبشة. [ ب َ ب َ ش َ ] ( ع مص ) جمع شدن باهم. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). در کتب لغت بحش به این معنی آمده و صاحب منتهی الارب گوید صحیح آن بحبش است.
بحبشة. [ ب َ ب َ ش َ ] (ع مص ) جمع شدن باهم . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). در کتب لغت بحش به این معنی آمده و صاحب منتهی الارب گوید صحیح آن بحبش است .
کلمات دیگر: