مکر و حیله کردن زرق و دستان کردن . تزویر کردن .
ترفند کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ترفند کردن. [ ت َ ف َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مکر و حیله کردن. زرق و دستان کردن. تزویر کردن :
بسی چاره ها جست و ترفند کرد
سرانجام پنهان یکی بند کرد.
بسی چاره ها جست و ترفند کرد
سرانجام پنهان یکی بند کرد.
( گرشاسبنامه ).
و رجوع به ترفندو ترفنده شود.کلمات دیگر: