کنایه از سخی است سخی و کریم .
بحر دست
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بحردست. [ ب َ دَ ] ( ص مرکب ) کنایه از سخی است. سخی و کریم. ( هفت قلزم ) :
روی آن بحردست صاحب فیض
بحروش بی نقاب دیدستند.
روی آن بحردست صاحب فیض
بحروش بی نقاب دیدستند.
خاقانی.
کلمات دیگر: