کلمه جو
صفحه اصلی

ترغه

فرهنگ فارسی

آتشبازی کوچک است که از زدن بر زمین یا آتش دادن فتیله آن منفجر شده صدا می کند وجه تسمیه صدای ترغ آن است پس باید با غین نوشته شود نه قاف که اکنون معمول است .

لغت نامه دهخدا

ترغه. [ ت ُغ َ / غ ِ ] ( اِ ) پرنده ایست از گنجشک بزرگتر و مثل بلبل آواز میخواند. ( فرهنگ نظام ). رجوع به ترقه شود.

ترغه. [ ت َ رَغ ْ غ َ / غ ِ ] ( اِ )آتشبازی کوچک است که از زدن بر زمین یا آتش دادن فتیله آن منفجر شده صدا می کند. وجه تسمیه صدای ترغ آن است. پس باید با غین نوشته شود نه قاف که اکنون معمول است. ( فرهنگ نظام ). و رجوع به ترغ و ترقه شود.

ترغه . [ ت َ رَغ ْ غ َ / غ ِ ] (اِ)آتشبازی کوچک است که از زدن بر زمین یا آتش دادن فتیله ٔ آن منفجر شده صدا می کند. وجه تسمیه ٔ صدای ترغ آن است . پس باید با غین نوشته شود نه قاف که اکنون معمول است . (فرهنگ نظام ). و رجوع به ترغ و ترقه شود.


ترغه . [ ت ُغ َ / غ ِ ] (اِ) پرنده ایست از گنجشک بزرگتر و مثل بلبل آواز میخواند. (فرهنگ نظام ). رجوع به ترقه شود.



کلمات دیگر: