کلمه جو
صفحه اصلی

بختری

فرهنگ فارسی

مرد خوشخرام خوش تن با جمال و متبکر خرامنده بناز .

لغت نامه دهخدا

بختری. [ ب َ ت َ ی ی ] ( ع ص ) مرد خوشخرام خوش تن باجمال و متکبر خرامنده بناز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِخ ) بختری بن ابی البختری محدث بود. ( از منتهی الارب ). و رجوع به التفهیم ص 161 شود.


کلمات دیگر: