( مصدر ) ۱- لگد کوب کردن پایمال کردن . ۲- میل کردن اراده کردن مشتاق بودن رغبت کردن .
پی سودن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پی سودن. [ پ َ / پ ِ دَ ] ( مص مرکب ) لگدکوب کردن. پایمال کردن. || میل نمودن اراده کردن بطرفی. ( آنندراج ). مشتاق بودن. رغبت کردن. آهنگ کردن بسوئی. قصد کردن بطرفی.
کلمات دیگر: