طبله کردن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) آماس کردن گچ و امثال آن و فاصله پیدا شدن میان آن با دیوار یا سقف که مقدمه افتادن باشد .
فرهنگ معین
( ~ . کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) باد کردن و برآمدن گچ یا رنگ در اثر رطوبت یا علل دیگر.
لغت نامه دهخدا
طبله کردن. [ طَ ل َ / ل ِ ک َ دَ] ( مص مرکب ) آماس کردن گچ و امثال آن و فاصله پیدا شدن میان آن با دیوار یا سقف که مقدمه افتادن باشد.جدا شدن و آماس کردن و گونه شدن گچ یا کاهگل بنا.
واژه نامه بختیاریکا
تَل دادن
پیشنهاد کاربران
to swell , to buckle, to scab, to flake off
کلمات دیگر: