مترادف عالی : بلند، رفیع، مرتفع، ممتاز، نفیس، بزرگ، شریف، متعالی، والا
متضاد عالی : دانی
برابر پارسی : برتر، والا، ارجمند، بالنده، برجسته، بلند پایه
high, sublime, grand, excellent, of superior quality
a, advanced, august, bonny, brave, capital, capitally, classic, consummate, costly, excellent, exceptional, exquisite, fabulously, famously, fine, first-class, first-rate, glorious, golden, gorgeous, grand, grandiose, par excellence, great, high, imperial, king, superior, magic, nice, noble, perfectly, pre-eminent, preeminent, prime, princely, prize, pukka, rare, select, sovereign, splendid, splendidly, sterling, stunner, stunning, superb, superlative, supreme, surpassing, undeniable, unequaled, unequalled, wingding
قوي , سنگين , ارجمند , رفيع , عالي , بلند , بزرگ , بلند پايه , مغرورانه , باصداي بلند , بلند اوا , پر صدا , گوش خراش , زرق وبرق دار , پرجلوه , رسا , مشهور
(تلفظ: āli) (عربی) بسیار خوب ، دارای ارزش و اهمیت بسیار ، مهم ، والا ، بزرگ ؛ (در قدیم) بلند ، رفیع، مرتفع ، شاهانه ، بزرگوارانه .
بلند، رفیع، مرتفع ≠ دانی
ممتاز، نفیس
بزرگ، شریف، متعالی، والا
۱. بلند، رفیع، مرتفع
۲. ممتاز، نفیس
۳. بزرگ، شریف، متعالی، والا ≠ دانی
عالی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوراردکان و سه هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
ناصرخسرو.
عالی . (اِخ ) دهی است از دهستان برخون شهرستان بوشهر بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در 126هزارگزی جنوب خورموج در ساحل خلیج فارس . ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر، مرطوب و مالاریایی و 81 تن سکنه دارد. اهالی فارسی زبانند آب آن از چاه تأمین میشود و محصولاتش غلات و خرما است ، و مردم آن به کشاورزی اشتغال دارند. راه آن شوسه ٔ سابق بوشهر - لنگه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
بالنده، برجسته، والا، بلند پایه