کلمه جو
صفحه اصلی

طرنه

فرهنگ فارسی

( اسم ) علف هفت بند .
بساط الغول در بعضی نسخ طریه آمده

لغت نامه دهخدا

( طرنة ) طرنة. [ طُ ن َ ] ( ع اِ ) بساطالغول. در بعضی نسخ طریه آمده. رجوع به دزی ج 2 ص 42 و لکلرک ج 2 ص 410 شود.

طرنة. [ طُ ن َ ] (ع اِ) بساطالغول . در بعضی نسخ طریه آمده . رجوع به دزی ج 2 ص 42 و لکلرک ج 2 ص 410 شود.


دانشنامه عمومی

{ طُ نِ}موی تنیده و بافته شده در جلوی پیشانی(طره)


موی تنیده و بافته شده در جلوی پیشانی(طره)


واژه نامه بختیاریکا

( طرنِه ) طرّه


کلمات دیگر: