زاد و رود
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
اولاد و فرزندان زاد و ذریات
فرزند، نسل، اولاد، فرزندان، مجموع دختریاپسر
فرزند، نسل، اولاد، فرزندان، مجموع دختریاپسر
فرهنگ معین
( ~. ) (اِمر . ) فرزندان ، نسل .
لغت نامه دهخدا
زاد و رود. [ دُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اولاد و فرزندان. ( فرهنگ رازی ). زاد و ذریات. زه و زاد. رجوع به زاد شود.
فرهنگ عمید
اولاد، فرزندان، مجموع فرزندان کسی از پسر و دختر.
کلمات دیگر: