کلمه جو
صفحه اصلی

غازه رخ

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه برخ خود غازه مالیده ۲ - آنکه صورتش غازه رنگ است .

لغت نامه دهخدا

غازه رخ. [ زَ / زِ رُ ] ( ص مرکب ) روی به رنگ غازه :
سوزنیم مرد به اندازه... ( شرم مرد )
تازه دل و غازه رخ و تازه...
سوزنی.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی کسی که غازه به گونه های خود مالیده باشد.
۲. ویژگی آن که گونه هایی به رنگ غازه دارد.


کلمات دیگر: