۱ - ( مصدر ) ستم کردن . ۲ - ( اسم ) دادخواهی کردن مظلمه . ۳ - ( اسم ) آن چه بزور ستده باشند . ۴ - ستم ظلم .
دختر ابی النجم الراجز .
دختر ابی النجم الراجز .
ظلامة. [ ظَل ْ لا م َ ] (اِخ ) دختر ابی النجم الراجز. (عقدالفرید ج 1 ص 248).
ظلامة. [ ظَل ْ لا م َ ] (اِخ ) قریه ای از قرای بحرین است .
ظلامة. [ ظُ م َ ] (ع اِمص ) داد. مظلمة. دادخواهی . || ستم کردن . || (اِ) آنچه به زور ستده باشند. || ستم . ظُلم . ج ، ظلمات . (مهذب الاسماء).