( پا آهو ) ( صفت اسم ) ۱ - خان. مسدس یا مقرنس آهو پای . ۲ - دنیا ( بسبب شش جهت ) .
پااهو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( پاآهو ) پاآهو. ( اِ مرکب ) آهوپا. به اصطلاح بنایان ، خانه شش پهلو. ( جهانگیری ) :
زین دیو وفا چرا طمع داری
همچون من از این بنای پاآهو؟
زین دیو وفا چرا طمع داری
همچون من از این بنای پاآهو؟
ناصرخسرو.
و این قلب آهوپاست. خانه مسدّس یا مقرنس. و رجوع به آهوپای شود.فرهنگ عمید
( پاآهو ) ۱. نوعی گچ بری در سقف یا دیوار خانه.
۲. (صفت ) شش گوشه، مسدس.
۳. خانۀ عاریت، دنیا.
۲. (صفت ) شش گوشه، مسدس.
۳. خانۀ عاریت، دنیا.
کلمات دیگر: