کلمه جو
صفحه اصلی

طاس بازی

لغت نامه دهخدا

طاسبازی. ( حامص مرکب ) نوعی از بازی بازیگران ؛ و آن چنان باشد که طاس را بهوا انداخته بر سر چوبی یا نیی میگیرند و بر آن می گردانند. || به معنی شعبده بازی نیز آمده. ( غیاث اللغات ) :
لباس خضر بپوشید و طاسبازی کرد
ز بچگان مشعبدنشان دهد نرگس.
محمد عرفی.
|| و گاهی مراد از آن فریب باشد. ( غیاث اللغات ).

فرهنگ عمید

۱. [مجاز] حقه بازی.
۲. شعبده بازی.
۳. عمل طاس باز.


کلمات دیگر: